فقط به اندازه کافی خوب باش

فقط به اندازه کافی خوب باش

فقط به اندازه کافی خوب باش

پذیرفتن خود مستلزم کنار آمدن با نواقص خود است. برای همین توصیه می شود فقط به اندازه کافی خوب باش ؛

انتظارات غیر واقعی از خود را با تمرکز بر آنچه به دست آورده اید، به چالش بکشید، نـه روی چیزهایی که به دست نیاورده اید، و محدودیت های خود را بپذیرید.

کمال گرایی با بسیاری از مشکلات سلامت روان از جمله اضطراب، رفتارهای وسواسی-اجباری و کاهش عزت نفس مرتبط است.

یکی از وظایف اصلی در درمان، به چالش کشیدن تفکر کمال‌گرایانه است.

تفکری که به چیزی کمتر از نمره کامل، همسر کامل، فرزند کامل و خود کامل رضایت نمی دهد.

آیا زمان آن نرسیده است که با اتخاذ استانداردهایی که فقط به اندازه کافی خوب هستند خود را از شر کمالگرایی رها کنیم؟

کنار آمدن با نواقص خود یک چالش رشدی است که بسیاری از ما در مقطعی از زندگی با آن روبرو می شویم.

همه ما در نهایت به خاطر مواجهه با واقعیتِ مبهمِ محدودیت های خود، به عقب می رویم.

شاید در زمین فوتبال یا کلاس درس، یا رشد و تربیت فرزندمان(به خصوص در سالهای نوجوانی!)

ما باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که هرگز بهترین، ثروتمندترین، باهوش ترین یا زرق و برق دار ترین نخواهیم بود (خوب، شاید از نظر یک فرد خاص، شما واقعاً زیباترین باشید!)

هر چه بیشتر آرزوی چیزی را داشته باشید که نمی توانید داشته باشید، احتمالاً کمتر خوشحال خواهید شد، زیرا خواستن چنین چیزی به شدت توجه را به این واقعیت جلب می کند که آن را ندارید.

برای اینکه بپذیرید به اندازه کافی خوب هستید، منتقد درونی خود را ساکت کنید.

محاسبات ذهنی افکار و احساسات به این نتیجه می رسد: افکار احساسات را تحریک می کنند.

ما با فکر کردن به افکار خشمگین، خود را عصبانی می کنیم.

ما با اندیشیدن به افکار مضطرب ، خود را مضطرب می کنیم. 

و ما خودمان را با صحبت کردن با خودمان پایین می آوریم، به خودمان می گوییم که ما یک شکست خورده، یک بازنده هستیم.

ما با تکرار افکار نگران‌کننده خود را نگران می‌کنیم و با گفتن اینکه چقدر برای انجام کاری که نباید انجام می‌دادیم یا به خاطر انجام ندادن کاری که باید انجام می‌دادیم وحشتناک هستیم، احساس گناه می‌کنیم.

منطقی است که اگر افکار احساسات منفی را تحریک کنند، تغییر نحوه تفکر ما می تواند بر سلامت عاطفی ما تأثیر مثبت بگذارد.

با گفتن اینکه هر چیزی کمتر از کامل بودن، یک شکست است، سقف بر سر شما فرو می‌ ریزد.

اما این که به خود بگویید فقط می توانید بهترین کاری را که می توانید انجام دهید، باعث می شود خود را به عنوان فردی که کامل نیستید، بپذیرید.

پس فقط فقط به اندازه کافی خوب باش !

روی چیزهایی که به دست آورده اید تمرکز کنید، نه روی چیزهایی که به دست نیاورده اید.

همانطور که مارکوس اورلیوس، فیلسوف رواقی و امپراتور روم، نوشت:

«برای ایجاد یک زندگی شاد، به اندکی نیاز است. همه چیز در درون خود شماست، در طرز فکر شما.»

در جهان بینی رواقی چیزی به نام رویداد بد وجود ندارد. رویدادها فقط هستند.

این چیزی است که ما از آنها می سازیم.

خواستن چیزهایی خارج از کنترل ما، ما را بدبخت می کند.

جستجوی کمال مسلماً بی‌رحمانه‌ترین کارفرماست، زیرا برای همیشه فراتر از توانایی ما برای دستیابی است. پس چرا تلاش کنید؟

آیا این به معنای کاهش ارزش است یا پذیرش وضعیت موجود؟

اتخاذ یک استاندارد به اندازه کافی خوب به معنای تسویه حساب نیست.

بلکه در مورد مقیاس بندی انتظارات شما مطابق با توانایی ها و شرایط شما است.

بنابراین من فوتبالم را ادامه می دهم اگر چه می دانم که باشگاه های معروف به زودی به من زنگ نمی زنند.

بگو باشه

محدودیت های خود را بپذیرید. معیارهای خوب به اندازه کافی گواه وضعیت انسان با پذیرش این واقعیت است که همیشه افرادی با ظاهر بهتر، ورزشکارتر، شوخ‌تر، جذاب‌تر و باهوش‌تر از شما وجود خواهند داشت.

اما پذیرش استاندارد کافی خوب به معنای رضایت دادن به چیزی کمتر از بهترین خود نیست.

این بدان معنی است که انتظارات خود را با توانایی خود تنظیم کنید، اما روی هنر خود کار کنید – سرویس تنیس، مهارت های نوشتاری یا مهارت های مکالمه – در حالی که تلاش می کنید بهترین نسخه از خودِ به اندازه کافی خوب باشید.

توقعات خود را پایین بیاورید و به آنها پایبند باشید.

آلفرد آدلر، ما را تشویق کرد که «شجاعت ناقص بودن را داشته باشیم».

اخیراً، شریل سندبرگ، مدیر اجرایی میلیاردر فناوری اظهار داشت:

“انجام دادن بهتر از کامل کردن است”

هنگامی که با یک مهلت قریب الوقوع مواجه شدید، استاندارد «به اندازه کافی خوب» را در کار خود اعمال کنید و از صفحه کلید فاصله بگیرید یا وقتی که زمان ارسال اثر فرا رسید، قلم را رها کنید.

آن را تا جایی که می توانید چک کنید و سپس پرونده اش را ببندید و ببـوسید و بگذارید کنار، تمام!

مُراجعی را به یاد می‌آورم که با گفتن اینکه هرگز نمی‌تواند پروژه‌ای را شروع کند، اهمال‌کاری را توجیه کرد، زیرا احساس می‌کرد که تلاش کردن بی‌معنی است، مگر اینکه بداند موفق خواهد شد.

واقعیت این است که نتایج هرگز تضمین نمی شود.

بنابراین، آیا این مطالب این سایت کامل است؟ حتی همین مطلب!؟ قطعا نه.

آیا به اندازه کافی خوب است؟ شما قاضی باشید وقت آن است که دکمه ارسال را بزنم. اما قبل از انجام این کار، اجازه دهید به گفته اسکار وایلد اشاره کنم:

«به نوازنده پیانو شلیک نکنید. او بهترین کاری را که می تواند انجام می دهد.»

 

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

3 × دو =

Instagram
Call Now Button