سه روش برای خودآگاهی
خودآگاهی پایه و اساس قویتری برای ازدواج شما ایجاد میکند. در این مطلب سه روش برای خودآگاهی شرح می دهیم که به بهبود روابط زوجها کمک می کند.
برخی از ما بعد از یک مشاجره مفصل با همسر از خود پرسیدیم که چرا مسائل مشابه مدام مطرح میشوند؟
یا چرا مکالمات ساده به سوءتفاهم تبدیل میشوند.
شاید خودتان را در حالت تدافعی ، سرزنش کردن یا اجتناب از گفتگوهای دشوار دیده باشید.
با گذشت زمان، درگیریهای حل نشده جمع میشوند، همدلی محو میشود و فاصله بین شما و شریک زندگیتان افزایش مییابد.
ممکن است شروع به پرسیدن این سوال کنید:
“چرا دیگر خوشحال نیستم؟ چه چیزی را گم کرده ام؟
خودآگاهی می گوید پاسخ در خودِ شماست!
پاسخ همیشه در همسرتان نیست، بلکه در خودتان نهفته است.
دکتر تاشا اوریچ، روانشناس سازمانی، محقق و مربی اجرایی، در مجله هاروارد بیزینس مینویسد:
“اگرچه اکثر مردم معتقدند که خودآگاه هستند، اما تنها 10 تا 15 درصد از افرادی که ما مورد مطالعه قرار دادیم، واقعاً با این معیارها مطابقت داشتند.”
این بدان معناست که حتی اگر خود را خودآگاه بدانید، احتمال زیادی وجود دارد که آنقدر که فکر میکنید خودآگاه نباشید.
در اینجا سه روش وجود دارد که خودآگاهی پایه و اساس تغییر رابطه شما را فراهم میکند
و اینکه چرا باید به طور فعال و هدفمند آن را پرورش دهید!
۱. رشد شخصی و تعادل رابطه
خودآگاهی توانایی دیدن واضح خود است که شامل دیدگاههای درونی و بیرونی میشود.
خودآگاهی درونی به شناخت احساسات، باورها، ارزشها و اهداف خود اشاره دارد.
در مقابل، خودآگاهی بیرونی شامل فهم چگونگی درک دیگران از ما و رفتارمان است.
همچنین شامل خودآگاهی، که شناخت نقاط قوت و ضعف ماست، و هویت خود، که نشان دهنده چگونگی دیدن خودمان در نقشهای مختلف است، میشود.
این عناصر در کنار هم، درک جامعی از اینکه ما که هستیم و چگونه با جهان تعامل میکنیم را تشکیل میدهند.
خودآگاهی با قادر ساختن شما به شناسایی الگوهای منفی در روابطتان، از رشد شخصی پشتیبانی میکند.
چرخه های معیوب را پیدا کن!
افتادن در چرخههای معیوب به سادگی پیش می آید. و من همیشه در جلسات زوج درمانی این سیکل های معیوب را در رفتار زوجها ، به آنها نشان می دهم.
اما وقتی خوداندیشی را تمرین میکنید، میتوانید این رفتارها را تشخیص داده و برای بهبود آنها تلاش کنید.
وقتی در یک رابطه، نقاط ضعف و کاستیهای خود را درک نمیکنیم، اولین غریزه ما اغلب این است که وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود، تقصیر را به گردن شریک زندگی خود بیندازیم.
در مقابل، خودآگاهی ما را بر آن میدارد که به درون خود نگاه کنیم و بپرسیم:
«من چه نقشی در این مشکل دارم؟»
و «آیا چیزی هست که بتوانم آن را بهبود بخشم؟»
این تأمل درونی به شکستن چرخه سرزنش کمک میکند و در را برای رشد شخصی باز میکند.
وقتی افراد خودآگاه هستند، احتمال بیشتری دارد که این الگوها را بشکنند و روابط سالمتر و متعادلتری را پرورش دهند.
این امر همچنین درک متقابل را ارتقا میدهد، زیرا شما با نیازهای خود و شریک زندگیتان هماهنگتر میشوید
و به ایجاد یک رابطه متعادل و رضایتبخش برای هر دو طرف کمک میکند.
۲. خودآگاهی، ارتباط واقعی را ارتقا میدهد.
خودآگاهی با کمک به افراد برای بیان واضح خود و جلوگیری از سوءتفاهمها، نقش مهمی در تقویت ارتباط ایفا میکند.
با داشتن درک عمیق از خود، شما برای تعیین انتظارات واقعبینانه در روابط خود مجهزتر هستید.
برای مثال، اگر میدانید که غرق شدن در کار (آنهم با توجه به شرایط اقتصادی امروز!) باعث میشود که زودرنج و عصبی شوید، میتوانید این موضوع را با گفتن این جمله به شریک زندگیتان ابراز کنید:
«وقتی کارم زیاد است، معمولاً استرس میگیرم، بنابراین اگر به نظر میرسد که ازت کمی فاصله گرفتم ، مشکلی با رابطه ندارم، من فقط به کمی فضا برای تخلیه فشار روانی نیاز دارم.»
این نوع خودآگاهی امکان برقراری ارتباط آزاد را فراهم میکند و به شریک زندگیتان کمک میکند تا احساسات شما را درک کند و با همدلی پاسخ دهد.
مطالعهای که در مجله روانشناسی اجتماعی منتشر شد(2017) نشان داد که خودآگاهی، شفافیت را تشویق میکند، که برای ایجاد اعتماد بسیار مهم است.
با باز بودن در مورد احساسات خود، فضای امنی را برای شریک زندگیتان ایجاد میکنید تا همین کار را انجام دهد.
وقتی هر دوی شما تلاش میکنید، اعتماد افزایش مییابد زیرا هر دو طرف خود را میشناسنید، دوست دارید و به خود اعتماد دارید.
این امر فضایی برای قدردانی واقعی متقابل ایجاد میکند.
۳. خودآگاهی، همدلی را افزایش میدهد
یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ نشان داد که افزایش خودآگاهی، همراه با گوش دادن فعال، تمرین تمرکز کامل، درک، پاسخ دادن و به خاطر سپردن آنچه کسی میگوید میتواند به شما کمک کند تا همدلتر شوید.
این افزایش همدلی به نوبه خود میتواند توانایی شما را در ارتباط با دیگران و ارائه مراقبت دلسوزانهتر بهبود بخشد.
وقتی خودمان را میپذیریم، بیشتر پذیرای دیگران هستیم.
هرچه بیشتر احساسات و تجربیات خود را درک کنیم، بیشتر با احساسات و تجربیات شریک زندگی خود هماهنگ میشویم و توانایی ها و محدودیتهای آنها را تشخیص میدهیم.
زخمهای خودتان به منبعی برای التیام شریک زندگیتان تبدیل میشوند و اختلافات را به فرصتهایی برای شفقت، رشد و التیام متقابل تبدیل میکنند.
خودآگاهی به شما کمک میکند تا مسائل را کمتر شخصی ببینید!
خود را جای شریک زندگیتان بگذارید، دیدگاه او را بپذیرید و زمینههای مشترک پیدا کنید و در نهایت رابطه خود را تقویت کنید.
با این حال، به یاد داشته باشید که خودآگاهی تنها اولین قدم به سوی تحول است؛
خودآگاهی به طور خودکار منجر به تغییر نمیشود ؛
بلکه نیاز به خویشتنداری، تمایل و تلاش فعال برای بهبود خود و روابطتان دارد.
در حالی که خودآگاهی میتواند نقشه راه را فراهم کند، سفری است که باید آغاز کنید.