می ترسم از دستش بدم

می ترسم از دستش بدم

می ترسم از دستش بدم

خب ما در مطلب قبلی در مورد سبکهای دلبستگی صحبت کردیم. و اما ” می ترسم از دستش بدم ” حکایت کسانی است که از دلبستگی اضطرابی رنج می برند.

و الان می خواهیم به سبک دلبستگی اضطرابی و تاثیر آن روی روابط عاطفی بپردازیم.

در ابتدا این سوال مطرح می شود که چرا سبک دلبستگی اضطرابی ایجاد می شود؟

اتفاق نظر در این زمینه این است که تجربیات ما، به ویژه تجربیات دوران کودکی ما، اغلب بر سبک دلبستگی ما تأثیر می گذارد.

اینکه چگونه والدین و مراقبان اصلی به ما محبت نشان می دهند (یا فقدان آن) سبک دلبستگی ما را رشد و گسترش می دهد.

سبک دلبستگی والدین و تاثیر آن روی نسل بعدی

موضوع اصلی دیگر این است که خودِ والدین چه سبک دلبستگی داشتند؟

معمولا والدین حتی سبک های دلبستگی خود را نیز نادیده می گیرند!

دلبستگی مضطرب اغلب توسط والدین مضطرب* ایجاد می شود.

احتمالاً والدین خود این سبک دلبستگی را در کودکی تجربه کرده اند.

والدین مضطرب ممکن است بدون برآورده شدن نیازهای عاطفی خود بزرگ شده باشند که باعث شده احساس پوچی کنند.

وقتی بزرگ می شوند و بچه دار می شوند، ممکن است برای پر کردن این خلاء عاطفی به کودک خود بچسبند.

در نتیجه کودکی که چنین تجربه ای دارد وارد چرخه ی نسلی دلبستگی مضطرب می شود.

به عنوان مثال، یک والدین مضطرب ممکن است در تلاش برای احساس محبت و اطمینان از جانب فرزندشان، بیش از حد محبت و وابستگی را با کودک خود انجام دهند.

اما کودک احساس آرامش را درونی نمی کند. چون اعتقادی راسخ در آنها شکل می گیرد که نمی توانند به تنهایی از پس زندگی بربیایند.

همانطور که آنها بزرگ می شوند، این موضوع به روابط عاشقانه آنها و در نهایت به فرزندانشان می رسد و این چرخه ادامه می یابد.

و حالا همین کودک وارد مرحله بزرگسالی می شود!

در چنین محیط شدیداً حمایتگر فرد دنبال کسی می گردد که نیازهای دوران کودکی اش را بر آورده کند.

یعنی دنبال فردی مستقل، کمک یار و راهنما؛

از طرفی، اگر محیط اولیه، بی ثبات باشد و کودک رنگ ثبات و امنیت را نبیند،  فرد جرات نمی کند وارد رابطه صمیمی شود چون می ترسد دوباره صدمه ببیند.

(خیلی خلاصه و کلی اما مفید گفتیم که بعداً در بحث تله ها و طرحواره ها مفصل صحبت خواهیم کرد)

فرد با دلبستگی مضطرب چگونه رفتار می کند؟

چگونه فردی با سبک دلبستگی مضطرب را بشناسیم؟ این موضوع برای روابط عاطفی خیلی مهم است.

فرد بزرگسال با سبک دلبستگی مضطرب اغلب از عزت نفس پایین رنج می برد؛

اگر فرد مورد علاقه اش او را طرد کند یا به نیازهایش پاسخ ندهد، ممکن است خود را سرزنش کنند یا به خود برچسبی بزند که به عنوان مثال شایسته عشق نیست.

چنین افراد مبتلا به دلبستگی مضطرب به اطمینان دائمی نیاز دارند که از طرف پارتنرشان مطمئن باشند دوست داشته می شوند، شایسته و به اندازه کافی خوب هستند.

یک فرد دلبسته اضطرابی ممکن است در مورد جایگاه خود در یک رابطه و اینکه آیا شریک زندگی‌اش او را به همان اندازه که او عاشق است، دوست دارد یا نه، احساس ناامنی کند.

در نتیجه، کوچکترین ناامیدی یا نشانه ای از طرد شدن از طرف شریک زندگی منجر به احساس بد، تنش و بیقراری شود.

داشتن سبک دلبستگی ناایمن و اضطرابی می تواند خسته کننده باشد.

ممکن است چنین فردی احساس کند که همیشه در یک تِـرَن هوایی احساسی قرار دارد.

از بسیاری جهات، روابط برای کسی که سبک دلبستگی مضطرب دارد هم سم و هم درمان است.

از منظر سم، فرد دلبسته مضطرب عمیقاً از طرد شدن یا رها شدن می ترسد.

این ترس باعث می‌شود که او نسبت به هرگونه تهدید احتمالی برای رابطه ، هوشیارانه عمل کنند و دائماً به تأییدِ اینکه پارتنرشان او را دوست دارد، نیاز دارد.

از سوی دیگر، قرار گرفتن در کنار پارتنرش باعث می‌شود فردی با سبک دلبستگی مضطرب احساس آرامش کند(درمان)

نشانه‌های دلبستگی مضطرب در روابط
  • اولویت دادن به نیازهای شریک زندگی بر نیازهای خود
  • هوشیاری بیش از حد در برابر هرگونه تهدیدی که رابطه را تهدید می کند
  • در بیان یا درک احساسات شدید خود مشکل دارید
  • اضطراب و نگرانی بیش از حد
  • این افراد حتی در گفتگوهای مثبت یا خنثی دنبال نکات منفی می گردند برای همبن فکر می کنیم منفی بین هستند ولی الان با خواندن این متن متوجه شدید که چه تشخیصی می تواند درست باشد.
  • ترس شدید از رها شدن ممکن است باعث شود بزرگسالان مضطرب شدیداً نسبت به شریک زندگی خود حسادت یا مشکوک شوند.
  • چسبندگی و مرزهای ضعیف(زمانی برای خودشان نمی گذارند؛ بیش از حد در روابط پارتنرشان دخالت می کنند؛ همه فکر و ذکرشان رابطه با اوست و نمی توانند کمی وقت و حریم برای خودشان داشته باشند)
  • تمایل دارند که دائماً اطمینان حاصل کنند که رابطه امن است و محبت و عشق همچنان وجود دارد.
  • اغلب از تنها ماندن می ترسند یا مایل به تنهایی نیستند.

در بخش های بعدی به راه حلهای زندگی با چنین افرادی می پردازیم و به بحث طرحوارهایی که در این افراد شکل می گیرد، خواهیم پرداخت.

 

  • بارتلوموف و هورویتز(1991) در تعریف این سبک دلبستگی از عنوان “افراد دارای اشتغال ذهنی” استفاده کرده. (به نقل از کتاب طرحواره های شناختی و باورهای بنیادین در مشکلات روانشناختی ترجمه رضا مولودی، سیما احمدی، نشر ارجمند

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

شانزده − 1 =

Instagram
Call Now Button