تمرینهایی برای ایجاد مرزهای سالم
تعیین حد و مرز به ارتباط بر می گردد. برقراری ارتباط با نیازها و خواسته های خود، که مستلزم تمرینهایی برای ایجاد مرزهای سالم است حیاتی ترین گام برای تعیین محدودیت ها و زندگی آزادتر است.
از این رو توصیه می شود مطلب تمرینهایی برای ایجاد مرزهای سالم را با دقت مطالعه کنید.
و امیدوارم مطالب قبلی ما را در مورد مرزها مطالعه کرده باشید.
محدودیت های خود را تجسم کنید و نام ببرید
اولین و مهمترین قدم برای تعیین مرزها، مشخص کردن آنهاست.
مرزها اغلب گیج کننده و انتزاعی هستند زیرا در زندگی روزمره ما نامرئی به نظر می رسند.
با این حال، با تجسم مرزهای خود و نوشتن آنها، می توانید وضوح بسیار بیشتری در مورد اینکه کجا می خواهید بین خود و سایر افراد مرز ایجاد کنید، به دست آورید.
زمانی را به فکر کردن در مورد وضعیت زندگی خود اختصاص دهید.
از خودت بپرس:
- چه چیزی باعث استرس یا ناراحتی غیر ضروری من می شود؟
- هر روز منتظر چه چیزی هستم، در مقابل چه چیزی هست که از آن می ترسم؟
- چه کسی یا چه چیزی به من انرژی می دهد؟
- در چه زمینه هایی از زندگی ام احساس خستگی می کنم؟
- چه چیزی به من احساس امنیت، حمایت و ارزش می دهد؟
یک تمرین کاربردی برای ایجاد مرزهای روشن
یک دایره بزرگ روی یک کاغذ بکشید. در داخل دایره، هر چیزی را که به شما احساس امنیت می دهد، بنویسید.
مثلا:
کلمات تأیید آمیز از طرف شریک زندگی
ارتباط شفاف از طرف یکی از دوستان یا اعضای خانواده
آزادی تصمیم گیری در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت خود
“نه” گفتن به آدمهای اطرافتان و …
در قسمت بیرونی دایره، هر چیزی را که باعث ناراحتی، درد، آزار، یا خستگی عاطفی شما می شود، یادداشت کنید. این نکات افراد یا موقعیت‌هایی هستند که محدودیت‌های(مرزهای) شما را تحت فشار قرار می‌دهند.
مثلا:
مامانت بهت میگه با زندگیت چیکار کنی.
به جای اولویت دادن به مراقبت از خود، بعد از ساعت کاری روی پروژه ها همچنان کار می کنید.
نگرانی در مورد اینکه برخی افراد در مورد شما چه فکر می کنند.
دوست شما از شما درخواست کمک مالی کرده.
همکار شما مدام مشکلات رابطه اش را در هنگام ناهار به شما می گوید.
دوست پسر/دوست دختر شما کنترل می کند که با چه کسی صحبت می کنید یا با آنها معاشرت می کنید.
دایره ای که کشیدید نمایانگر نمایانگر مرزها یا محدودیت های شماست.
وقت آن است که هر چیزی را خارج از دایره بردارید، در مورد تک تک آنها فکر کنید که چگونه می توانید مرزی را تعیین کنید که از آزارهایی که می بینید، رها شوید.
به یاد بیاورید در دایره چیزهایی نوشتید که به شما احساس آرامش می داد!
آنها را چطور بدست آوردید؟ روشی که آنها را بدست آوردید آیا در مورد چیزهایی که خارج از دایره نوشتید، کاربرد دارد؟
مرزهای خود را آشکارا در میان بگذارید
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مردم مرتکب می شوند این است که در ذهن خود حد و مرزهایی را تعیین می کنند اما آنها را آشکارا با افراد زندگی خود در میان نمی گذارند.
گاهی اوقات مردم تصور می کنند که شما باید مرزهای آنها را بدانید.(جمله معروف “تو خودت باید بفهمی که من چی می خوام!”)
در حالی که اگر آشکارا در مورد مرزهایشان و دقیقا همین دایره ای که کشیده شد، حرفی نزنند، چطور می توانیم بفهمیم که از مرزهای آنها فراتر رفتیم یا به نوعی به حریم شان تجاوز کردیم.
این موضوع می تواند دلهره آور و ترسناک به نظر برسد، اما زمانی که بتوانید در مورد مرزهایتان حرف بزنید، دست کم یک نفس راحتی می کشید.
نفس عمیق بکشید، عزم خود را جمع کنید و با قاطعیت نیازهای خود را به روشی مهربانانه و مستقیم بیان کنید. در اینجا چگونه است:
چگونه مرزها را به وضوح بیان کنیم؟
مرز زمانی :
“من فقط می توانم یک ساعت بمانم” یا “اگر می خواهید دیر بیایید، لطفاً از قبل به من اطلاع دهید.”
مرز انرژی:
“من در حال حاضر انرژی لازم برای کمک به شما را ندارم، اما شاید [این منبع مثلا کتاب یا شخص دیگری] بتواند کمک کند.”
تخلیه عاطفی:
“من درک می کنم که شما روزهای سختی را سپری می کنید و می خواهید در کنار شما باشم، اما فعلا ظرفیت احساسی برای گوش دادن را ندارم.”
مرز فضای شخصی:
«وقتی شما منو لمس می کنی یا بدون اجازه دست میزنی احساس ناراحتی می کنم. اگر نمی‌توانی به فضای من احترام بگذاری، ترجیم می دهم بروم»
مرز مکالمه:
“این موضوعی نیست که من در حال حاضر حاضر به بحث در مورد آن باشم.”
مرز نظر:
“من این نوع نظرات را خنده دار نمی دانم.”
مرز ذهنی:
“من درک می کنم که ما چیزها را متفاوت می بینیم و به نظر شما احترام می گذارم، اما لطفا آن را به من تحمیل نکنید.”
مرز مادی:
«لطفا قبل از قرض گرفتن پول، ابتدا از من بپرسید» یا قبل از برداشتن وسایل شخصی من به من اطلاع دهید.
مرز رسانه های اجتماعی:
“من احساس راحتی نمی کنم که شما آن مطلب یا عکس را در اینستاگرام پست کردید.”
هر چه بتوانید مرزهای خود را دقیق تر و مستقیم تر بیان کنید، حفظ آنها آسان تر خواهد بود.
مرزها مانند “قوانین” یک رابطه هستند.
وقتی آنها برای همه طرف های درگیر نمایش داده می شوند، احترام گذاشتن به آنها بسیار آسان تر است.
در آینده بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
