ترس از سخنرانی

ترس از سخنرانی

ترس از سخنرانی

شاید باور نکنید و فکر کنید می خواهم برای روحیه دادن بهتون این را بگم اما واقعیت این است که کم نیستند افرادی که دچار ترس از سخنرانی هستند.

در بحث قبلی در مورد هراسی صحبت کردیم که مانع می شود ما در اجتماعات حرف بزنیم

یا از خودمان دفاع کنیم،

نقطه نظرات خودمان را بیان کنیم و این هراس خود را طوری نشان می دهد که همراه با نشانه های بالینی هست.

تپش قلب، عرق کردن کف دست، بیقراری زیاد، به شماره افتادن نفس

کسانی که تجربه کردند می دانند چقدر حال بدی است؛ 

وقتی از موقعیت هراس آور خلاص می شویم، نفس راحتی می کشیم و انگار نجات پیدا کردیم و خوشحال می شویم

اما گاهی هم به فکر فرو می رویم که این چه وضعی است که نمی توانیم از آن خلاص شویم.

این چرخه ی پر از فراز و نشیب افکار و هیجان های مختلف، ذهن ما را آنقدر مشغول می کند که احساس می کنیم همیشه یک مشغله ای داریم که تمامی ندارد.

در مطلب قبل با عنوان تو جمع نمیتونم حرف بزنم به این موضوع پرداختیم و چند تمرین در این خصوص مطرج کردیم.

نکات مهم در مورد هراس اجتماعی

چند نکته مهم در این بحث وجود دارد.

اول اینکه هر چه با ترس تمرین کنید، شرایط بدتر می شود.

مثل اینکه مرتب بگویید بذار بازم تمرین کنم نکنه دوباره ترسم وسط جلسه خودشو نشون بده

اتفاقاً باید بگویید ممکنه باز هم بترسم، این مثل دفعه های قبل، ولی یه بار دیگه هم تمرین می کنم.

یعنی می خوام بگم باید این گاردی که در برابر ترسها و هراسهای اجتماعی گرفتین و ترس از رو  شدن آن و خود را به “هزار در زدن” تا به سراغتان نیاید، را بردارید.

نمی گویم تلاش نکنید ولی نه برای فرار از آن و توسل به هر راهی

باید در ابتدا سپر خود را در برابر این ترس اجتماعی بردارید و برای صحبت کردن توام با ترسیدن آماده شوید

هر چه قدر از آن دشمن سرسختی بسازید، بدتر می شود.

ترس از ترس

در بحث ترس از سخنرانی وقتی به خود می گویید دیگه نباید فردا عصبی باشم یا دچار ترس شوم، این جمله بیشتر شما را متوقع می سازد.

چون شما ناخودآگاه هدف از سخنرانی را روی عصبی نشدن تنظیم می کنید.

در نتیجه یک مراقب در ذهن خودتان می سازید که شما را چک کند ، آیا عصبی هستی؟

الان چطوری؟

ترس هنوز شروع نشد؟

این حالت بیشتر شما را دچار ترس و هراس می کند.

این سوال سرزنشگرانه یا کنترل گرانه باعث افزایش هراس می شوذ، هراسی که می خواهید سرکوبش کنید.

پس چون مراقبی در ذهنتان کار گذاشته اید و حال شما را چک می کند بر ترس تان اضافه می شود.

در حالی که باید مراقب را حدف کنید و هدف را روی موضوع مورد بحث متمرکز کنید.

تصور کنید که در مورد موضوع مورد بحث یکی دو نکته پیدا کنید که رای مخاطب جالب باشد و آن را نشنیده باشد.

بهتر است این را جایگزین مراقب کنید.

اگر موضوع دفاع از حقتان است که بیان آن شما را دچار استرس می کند حتما تجربه کرده اید که وقتی چیزی نگفتین و از خود دفاع نکردین چقدر بعدش خود را سرزنش کردین

و چقدر از خودتان بدتان آمده است.

ولی اگر حرف تان را بزنید حتی با اضطراب، دست کم می گویید کار خودم را کردم و حرفم را زدم

در این صورت یک موضوع آزارتان می دهد.

و اغلب ما هر چه از موضوع فاصله می گیریم، درجه شدت ناراحتی مان کم می شود

در پایان بحث ترس از سخنرانی این انتخاب را توصیه می کنم.

در نهایت حتما جلسات آموزشی و رواندرمانی مشاوره را در یک مرکز مشاوره آغاز کنید. تا زودتر از این بحران خلاص شوید.

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

نوزده − 14 =

Instagram
Call Now Button