وقتی کسی رابطه را نمی خواهد
وقتی کسی رابطه را نمی خواهد ادامه دهد و از طرفی نمی تواند یا نمی خواهد صراحتاً اعلام کند که وقت تمام کردن رسیده، به هزار ایما و اشاره می توان فهمید که در چه موضع و جایگاهی است.
وقتی دو نفر عاشق هم هستند، یا با هم به کلینیک و نزد مشاور می رسند یا با هم می آیند، چرا که لحظه لحظه رابطه شان مهم است.
لبخندشان به پهنای صورت است.
از هر فرصتی برای دیدن چهره به چهره استفاده می کنند.
کنار هم می نشینند.
شاید شاخه گلی هم خریده باشند.
نیازی به سیگار کشیدن نیست چون در کنار هم حالش خوب است و خستگی اش در می رود.
تزئینات ساده کلینیک روانشناسی، چه زیباست، به به…
و مشاور چه بیان خوبی دارد….
نشانه های ترک عشق
اما زمانی که یکی عاشق است یا وابسته و دیگری آماده ترک عشق است، شرایط فرق می کند.
کسی که آماده ترک عشق است، دیر می رسد، چون ترافیک است!
جای نشستنـش در کلینیک راحت نیست!
از اینکه باید منتظر ملاقات با مشاور روانشناس بماند، خرسند نیست.
نیاز به سیگار کشیدن شدیداً احساس می شود، چون روز شلوغی پشت سر گذاشته شده.
از در که وارد می شود تماس چشمی اش گرم نیست.
قرارهای کاری زیادی دارد که باید به آنها هم برسد.
ذهنش برای پاسخ در مورد قرارهای کاری، خیلی ذهن هشیاری است.
از موضع محکم تر رفتار می کند.
وانمود می کند که شنونده هم هست.
اگر بتواند مشاور را قبل از قرار ملاقات ببیند یا گفتگو کند، بد نیست!
دلیلی برای آمدن نمی بینید…
دست را روی صورتش به معنای گرفتاری می کشد.
ساعتش را می بیند
بی قرار است
لم نمی دهد
انگشتان دست روی دسته مبل و صندلی ریتم می گیرند.
گوشی همراهش را چک می کند، و حتی مرتباً این کار را می کند.
اگر اعتراض کنی، می گوید چون منتظر یک خبر مهم است و باید در دسترس باشد
اگر تلفنش زنگ بخورد، می رود بیرون و با صدای بلند صحبت می کند.
مادرش همان موقع کار واجب دارد.
برای پاسخ گویی به راهرو کلینیک می رود تا راجت تر صحبت کند.
صدایش خیلی قاطع است و انگار کلاس فن بیان رفته است
چهره اش اکت (act) کمتری برای پارتنرش دارد.
چقدر منطقی به نظر می رسد.
چون او عاشق نیست!
باور کن