دلبستگی و وابستگی

دلبستگی و وابستگی

دلبستگی و وابستگی

دلبستگی و وابستگی، احساسات درونی در وجود انسان ها هستند که گاهی افراد، در روابط احساسی و عاطفی خود، مرز این دو را با یکدیگر اشتباه می گیرند.

این در حالی است که این دو احساس با یکدیگر، تفاوت هایی دارند

که افراد برای کاهش هرچه بیشتر این دو آسیب باید در این خصوص شناخت کافی و اطلاعات لازم را کسب کنند.

دلبستگی همراه با آرامش است

و وقتی افراد به فرد دیگری دلبسته می شوند بدین معناست که با بودن این فرد،  حس می‌کنند که بهترین احساس را دارند

و هنگامی که آن فرد حضور ندارد, در نبودنش و به یادش , لبخند بر لب‌های این افراد دلبسته، جاری می‌شود.

در دلبستگی، نیاز فیزیولوژیک، مالی و عاطفی حرف اول را نمی‌زند

و این بدان معناست که وقتی افراد دلبسته می‌شوند، وجود طرف مقابلشان برای آن ها اولویت است

حتی اگر آن فرد، حضور فیزیکی نداشته باشد.

وقتی افراد دلبسته می‌شوند تمایل دارند که فرد مقابلشان همواره در کنارشان باشد، اما با نبودن او پریشان نمی‌شوند

و در حقیقت، خود را مالک او نمی‌دانند و از آزادی اش نیز لذت می‌برند.

و در واقع، این نشان می‌دهد که وقتی افراد دلبسته یکدیگر باشند حتی پس از فقدان او نیز، از حضورش در ذهن خود آرامش می‌گیرند.

آسیب شناسی وابستگی

در بحث دلبستگی و وابستگی ، باید بدانیم که وابستگی همراه با اضطراب، تنش، کنترل، ترس، حسادت و مالکیت و درحقیقت، تمام هیجان‌های ناشی از باور زیربنایی تنهایی و طرد شدن است؛

به طوری که فرد وابسته احساس می‌کند بدون وجود دیگری هیچ ندارد

و با نبود او نمی‌تواند زندگی کند

و تمام نیازهایش حتی اعتماد به نفس، عزت نفس و امنیتش در حضور دیگری خلاصه می‌شود.

فرد وابسته احساس می‌کند که با فقدان طرف مقابل خود، زندگی اش نیز تمام می‌شود.

و با زور و التماس می‌خواهد همیشه او را نزد خود نگاه دارد

و این نشان می‌دهد که دلبستگی یک احساس عالی انسانی است،

اما وابستگی یک نیاز نوروتیک و تباه کننده است.

در روابط عاطفی، آن چیزی که افراد را به سمت افسردگی سوق می‌دهد لزوما از دست دادن معشوق و یا شکست عاطفی نیست

چرا که گاهی اوقات، سرمایه گذاری بیش از حد روی دیگری، رابطه نامتعادل یک طرفه، اصرار بسیار برای نگاه داشتن رابطه‌ای که دیگری به طور قطعی در حال خروج از آن است،

بت سازی کورکورانه و ندیدن عیوب فرد موردعلاقه، از دلایل افسرده شدن افراد وابسته است.

چراکه آن‌ها از لحاظ شخصیتی ضعیف و وابسته هستند و خطوط قرمزی را برای حفاظت از عزت نفس خویش ترسیم نمی‌کنند.

و در زندگی به دنبال ناجی می‌گردند.

و خشم درونی بسیار و حس انتقام به هنگام جدایی دارند.

و بیشترین آسیب را از اتمام ارتباط عاشقانه خویش دریافت می‌کنند.

این ویژگیها به معنی نداشتن یک شخصیتِ بالغِ شکل گرفته است.

مشاوره و درمان 

وقتی به تفاوت دلبستگی و وابستگی پی بردید حال زمان تصمیم گیری است!

اگر از وابستگیهای بیمارگونه رنج می برید و تجربه توصیف های فوق را داشته اید حتما از یک مرکز مشاوره خانواده کمک بگیرید.

اگر نیاز به درمان دارید درصدد باشید با یک رواندرمانگر در ارتباط باشید

گاهی مسائل به حدی است که با یک مشاور هم می توانید کار را پیش ببرید.

بنابراین نیاز به یک جلسه ارزیابی و تشخیص دقیق است.

سپس تعیین مسیر اصلی.

چرا می گوییم مشاوره روانشناسی و نه رواندرمانی؟

چون گاهی مسائل مراجع کننده در حدی است که از طریق مشاوره و آموزش مورد بررسی و حل و فصل قرار می گیرد.

اما گاهی بسیار عمقی است و حتی پای اختلالات شخصیت در میان است.

در این صورت نیاز به مراجعه به روانشناس بالینی و احیاناً روانپزشک می شود.

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

پنج + هفده =

Instagram
Call Now Button