کسی نفهمه من بی کفایتم
یـه وقتی کسی نفهمه من بی کفایتم ؛ بله، این پیامی است که نانوشته است اما از برخی رفتار و کردار آدمها می توان آن را خواند.
نه اینکه اگر حس کردید روانشناسی تان خوب است، به رویِ طرف بیاورید.
چه بسا روانشناس و مشاور هم این کار را نکند.
برای اینکه کسی نفهمد من بی کفایتم، چکار می کنم؟
چه رفتارهایی از من سر می زند تا سرپوشی باشد بر این موضوع دردآور
سرپوشی باشد بر اضطرابها و رنجها
به هر حال هر چه باشد ، این حال، خوب نیست.
این حال و روز ، نشان دهنده عزت نفس پایین است و در نتیجه از کاری می کنم راضی نیستم؛
جایی که این ویژگی به شدت زیاد باشد احساس بی کفایتی تجربه می شود.
در ازدواج ها گاهی ما با این ضعف جذب فردی قوی تر از خودمان می شویم و اینجا ، کار خراب می شود.
به خصوص وقتی درجه ی این تفاوت شدید باشد.
اولین مشکل، آغاز شدن سرزنش هاست
و به دنبال آن نپذیرفتن همدیگر، انتقال استرس به نفر دیگر، تلاش برای ثابت کردن خودمان، وابستگی و … این داستان می تواند تا طلاق هم پیش برود.
همه ی اینها به خاطر کسی نفهمه من بی کفایتم ، هست.
اما سوال این است که افرادی که احساس بی کفایتی می کنند، چه کار می کنند تا دیگران این مشکل را نفهمند؟
مکانیزم دفاعی، نجات دهنده است!
سازگار شدن انسانها با محیط، همواره امری اجتناب ناپذیر بوده است.
پیچیدگی و ناشناخته بودن طبیعت درون انسان و نیز محیط بیرونی او، دست یابی به راهی برای سازگاری را توجیه کرده است.
یکی از این راه و روشها ، دفاع است.
دفاع به شیوه ای اطلاق می شود که ذهن احساسات را از دسترس هشیاری خارج می سازد.(1)
این دفاع ها ناهشیار هستند و سوال این است که به چه دلیل افراد را از آگاه شدن از احساسات ناخوشایند محافظت می کند.
در بحث کسی نفهمه من بی کفایتم ، یکی از این مکانیزمهای دفاعی کاربرد دارد.
اغراق
بله، اغراق!
افرادی که به شکلی ناهشیار این پیام را منتقل می کنند که: کسی نفهمه من بی کفایتم ، دست به اغراق می زنند.
کاربرد این مکانیزم دفاعی به این صورت است که چنین شخصی، برای یک کار یا موضوعی، بیش از حد وقت می گذارد.
یعنی یک جور مبالغه
اینها حتی در گرفتار شدن در بیماری ها هم همینطور رفتار می کنند.
انگار که فاجعه ای رخ داده
اما عموماً زمانی که می خواهند احساس بی کفایتی را بپوشانند در انجام مسئولیت ها زیاده روی می کنند انگار که بیش از حد کاری را که انجام داده اند، بزرگش می کنند یا مسئولیت خود را چنین نشان می دهند.
در حالی که ممکن است به آن اندازه که وقت می گذارند، دستاوردی نداشته باشد.
چنین حالتی یک خطری که دارد این است که در زندگی مشترک، همسر چنین شخصی دیر یا زود متوجه می شود.
در نتیجه رابطه ، دچار مشکلاتی مثل سرزنش خواهد شد.
ممکن است این افراد اگر از سوی کسی سرزنش شوند به مکانیزمهای دفاعی دیگری هم روی بیاورند.
مثلا گزینه های پیشنهادی دیگری را در زمینه ی شغلی، ناچیز بدانند یا از بهانه تراشی استفاده کنند.
اگر شخصی در وضعیت دشواری از این حال و روز باشد امکان دارد به این راحتی تغییر را نپذیرد.
راه درمان چیست؟
اگر چنین موضوعی در مورد رابطه ی شما و همسرتان صدق می کند، چنین نتیجه ای را به رویش نیاورید.
اما در مورد بازدهی نداشتن کارش صحبت کنید.
و مابقی را واگذار کنید به انتقال موضوع از سوی یک متخصص زوج درمانگر ، و حتی در جلسات فردی مشاوره و روانشناسی با ایشان.
تحلیل شخصیت یکی از راههایی است که کمک موثری به درمان مشکلات این افراد می کند.
و اگر بخواهید خیلی ریشه ای حل کنید باید سراغ رواندرمانی تحلیلی رفت.
بنابراین اگر همسرتان از چنین مشکلی رنج می برد به اتفاق او به یک مرکز مشاوره و زوج درمانگر مراجعه کنید.
مشاوره ازدواج را جدی بگیرید
برای کسانی که وارد رابطه آشنایی می شوند توصیه می کنم که حتما مشاوره ازدواج را جدی بگیرید و چند جلسه ای برای آن وقت صرف کنید.
گاهی ، برخی خصوصیات افراد در حین جلسه های مشاوره ازدواج، برای روانشناش آشکار می شود.
در آزمونهای شخصیت ، ماجرای ” کسی نفهمه من بی کفایتم ” آشکار نمی شود، به این راحتی!
اما کسانی که با عدم اطمینان و اتکای به خودِ ضعیف رفتار می کنند، این ویژگیها دیده می شود.
اگر نفر مقابل چنین شخصی، درست عکس این ویژگیها را داشته باشد، خطرناک است.
دست کم ممکن است باعث مقایسه، سرزنش و چنین ویژگیهایی شود.
بنابراین توصیه می کنم حتما شناخت دقیقی از پارتنر خود بدست بیاورید و بعد اقدام به ازدواج کنید.
