تربیت به روش هلیکوپتری
تربیتی که چشم از کودک بر ندارند و چهارچشمی مراقب کودک باشند را تربیت به روش هلیکوپتری می گویند. والدین هلیکوپتری کسانی هستند که چنین توصیفی از آنها صدق می کند.
اگر شیوه تربیت شان را نقد کنیم جوابشان آماده است:
آخه شما مادر نیستید…
آخه شما پدر نیستید….
آخه نمی دونید با چه مشکلاتی به دنیا آوردیم….
تو بیمارستان ما را جواب کردند…. دیگه همش می ترسیم بچمون چیزیش بشه…
آخه جامعه ناامنه….
اگه الان پای درسش نشینیم بیسواد بار می آد
مدرسه کلی پول گرفته ولی معلوم نیست چطوری تربیت و مراقبت کنند پس باید در کار مدرسه دخالت کنم…
چرا هلیکوپتری؟ چون به کودک امان نمی دهند و همیشه بالاسر او در حال پرواز هستند.
والدین هلیکوپتری اجازه نمیدهند بند ناف روان کودک از آنها جدا شود.
والدین هلیکوپتری به دلیل اضطراب شدید و نشخوارهای منفی روانی که دارند معمولا تمایل دارند همانند زندگی درون رحمی ۹ ماهه، از کودک خود مراقبت کنند و تمام رفتارهای کودک از بازی کردن گرفته تا خواب و خوراک و حتی تنفس وی را تحت کنترل و نظارت خود داشته باشند
و اجازه نمیدهند بند ناف روان کودک از وی (مادر) بریده و مستقل شود
به همین دلیل این کودکان کاملا وابسته، لجباز، پرتوقع، دست و پا چلفتی، مضطرب، پرخاشگر و با اعتماد به نفس ضعیف بزرگ میشوند.
و شاید هم در بزرگسالی چنان قدردان والدین شان باشند که آنها را در ناز و نعمت بزرگ کرده و تا مدتها متوجه آسیب نباشند.
اما روزی که به هر نحوی به خواهند استقلال را تجربه کنند(ازدواج، سربازی، مسافرت تنهایی و بسیاری دیگر) کم کم متوجه مشکلات می شوند.
تجربه من در مدرسه
یکی از بهترین موقعیتها برای مشاهده تربیت به روش هلیکوپتری ، مدرسه است چه در نقش معلم، معاون مدیر و هر مسئولی باشیم که با کودکان سر و کار داریم.
زمانی به عنوان مشاور و روانشناس مادرانی را دیده ام که خود را به مدرسه می رسانند که مبادا نظاره گر باشند فرزندشان را مسئولین مدرسه سوار سرویس اردو می کنند.
والدینی که اگر رو به رویشان بدهیم در کل برنامه اردو شرکت می کنند.
اگر ره به رویشان بدهیم در کلاس درس می نشینند.
و اگر فرزندشان یک سرفه بزند با وجود پاکی هوا، از مدرسه می خواهند مبادا زنگ تفریح از کلاس بیرون برود.
گاهی دیده ایم که یک کودک به اصرار والدین مدتها زنگ تفریح را ندیده است!
و هر چه با والدین صحبت کرده ایم، انگار نه انگار
کودکانی که والدینی با تربیت به روش هلیکوپتری دارند بعدها در کنترل احساسات و رفتارهای خود دچار مشکل میشوند.
و نسبت به دیگر همسالان خود جسورتر و متوقعتر بوده و برخی از آنها دچار احساس سرخوردگی و سرد بودن میکنند.
والدین هلیکوپتری این هدف را دنبال میکنند که مسائل و کارها را مدیریت کنند، برنامه ریزی درست صورت بگیرد، تکالیف درسی به موقع انجام شود، در انتخاب دوستانشان نظر بدهند
و از فرزندانشان دفاع کنند؛
این در حالی است که در آینده این کودکان نمیتواند به تنهایی از خود دفاع کنند.
این مسائل ممکن است منجر به بزرگسالانی کودک نما شود تا جایی که دانشجویانی در دوره دکترا که برای ثبت نام در دانشگاه، پدر و مادرشان را همراه خود می آورند، برای مصاحبه استخدامی در یک شرکت یا اداره، با پدر و مادر خود میروند .
این والدین به دلیل تفکرات ناکار آمدی که در ذهن دارند هر وقت کودک چیزی بخواهد برایش سنگ تمام میگذارند.
کودکان این والدین به شدت در معرض اختلالات اضطرابی، لجبازی و پرخاشگری هستند.
عاقبت تربیت به سبک هلیکوپتری
سوال این است که عمر ما به پایان می رسد والدین هلیکوپتری آیا در آن دنیا هم می خواهند غصه تنهایی فرزندشان را بخورند!؟
که الان چی پوشیده؟ چی خورده؟
سردش نشده باشه؟
پتو از روش کنار نیفتاده باشه…!
خطاب به این والدین باید گفت پس کنید و لطفا برای درمان اضطراب و وسواس خود به یک مرکز مشاوره مراجعه کنید. حال شما خوب نیست، بیمار شمایید و بیماران جدیدی را شما به جامعه تحویل می دهید.
و این سبک، روش درست تربیت و یادگیری کودکان نیست.
همه ی این کارهایی که برای کودکان می کنید را با آلودگی هوا، نوع تغذیه، بی مسئولیتی جامعه و غیره توجیه نکنید.
آیا همه بی مسئولیتند؟
آیا مدرسه ای که در قبال کودک شما مسئول است، سهل انگار است؟
نه
واقعیت این است که به آن اندازه ای که شما فکر می کنید دیگران بی مسئولیت یا سهل انگار هستند، شما به این میزان نگران و عصبی هستید.
در حالی که توصیه مرکز مشاوره خانواده داده فضای استقلال، اعتماد به فرزند و کمی وقت دادن به خودتان که گاهی از فرزندتان فاصله بگیرید تا ببینیم تو چطور می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد