همدلی و همدردی
بسیاری از افراد همدلی و همدردی را یکی دانسته و تفاوتی میان آن ها قائل نیستند.
در حالی که گوش دادن موثر باید همدلانه باشد نه همدردانه.
هر چند همدردی نیز تاثیر مثبت و موثری بر روابط بین فردی دارد اما همدلی از آن فراتر رفته و موثرتر است.
همدردی چیست؟
در ویکی پدیا نوشته شده است همدردی یا ترحم ؛
(در سرتاسر این متن گاهی به جای همدردی از ترحم استفاده می کنیم)
و به معنی توجه ، درک و واکنش انسانی نسبت به پریشانی یا نیاز انسانی دیگر است.
مثل زمانی که ما برای ابراز تسلیت متنی یا بنری تهیه می کنیم که در آن نوشته ما را در غم خود شریک بدارید.
(ابراز تسلیت)
اینجا همدردی است.
همدردی اهمیت دادن به ناخوشی دیگران است.
وقتی ما با ترحم گوش می دهیم تمرکزمان بر احساسات گوینده است.
و رفتاری حاکی از ترحم نشان می دهیم.
در این صورت توجه بیشتری به احساسات و عواطف گوینده نشان می دهیم.
در حقیقت سعی داریم به فرد مقابل خود نشان دهیم که از احساسات ابراز شده ی او متاثر شدیم.
پس در گوش دادن همراه با ترحم تمرکز بیشتر بر روی احساسات فرد است.
تا حدی که اگر او احساس بدی داشته باشد احساس ما نیز بد می شود.
همدلی چیست؟
همدلی خود را جای دیگری گذاشتن است.
همدلی ، یک مهارت است که می توانیم یاد بگیریم.
همدلی یعنی توانایی تشخیص حالت هیجانی فرد دیگر؛ فهمیدن علاقه ها و نگرانی های دیگران
بنابراین هنگامی که فردی با همدلی گوش می دهد رفتارش حاکی از توجه و احترام است.
و سعی بر این است که پیام گوینده را از دیدگاه او درک کند.
گوش دادن همدلانه شامل درک توامان محتوا و احساس موجود در پیام گوینده است
مثال واضح همین بحث کرونا است.
برخی در این ایام یا این بیماری را تجربه کردند یا عزیزی را از دست داده اند.
وقتی با کسی مواجه می شوید که او هم چنین تجربه ای داشته، حال او را کاملاً درک می کنید
و معمولا از ته دل می گویید می فهمم چه کشیدی
پس در واقع ما کاملا به فرد دیگر نزدیک می شویم.
به همین دلیل است که همدلی را “هم احساسی” هم می گویند
چون به معنی درک احساس و فهم تجربه حسی دیگران است.
اما در ترحم حتما نیاری نیست که ما تجربه مشابه دیگران را داشه باشیم
بلکه فقط به ناخوشی دیگران اهمیت می دهیم.
تمرین همدلی
در پایان بحث همدلی و همدردی می خواهیم با یک مثال تمرینی انجام دهیم.
به یاد روزی بیفتید که از همسرتان ناراحت بودید.
حالا از دید او به مساله نگاه کنید.
تصور کنید در جایگاه او هستید و همه افکار و احساس هایی را که ممکن است داشته باشد را مجسم می کنید.
پس خودتان را کاملا جای او بگذارید.
وقتی از این دیدگاه نگاه می کنید، متوجه چه چیزی می شوید؟
هنگامی از این دیدگاه نگاه می کنید متوجه چه چیزی می شوید؟
هنگامی که خود را جای همسرتان می گذارید ممکن است با چه چیزهایی موافق و با چه چیزهایی مخالف باشید؟
آیا احساس می کنید حق با شماست؟
چه در خواستی خواهید داشت؟
حالا از جایگاه او خارج شوید و ببینید نسبت به پیش از تمرین آیا موقعیت را متفاوت تجربه می کنید یا نه!