چطور یکی از همسران مریض می شود؟
آیا همسرم بیمار شده؟ آیا همسرم به بیماری پارانوئید مبتلا شده است؟ اینکه چطور یکی از همسران مریض می شود؟ به تعامل بین آنها بر سر یک مشکل ربط دارد.
نه لزوماً!
گاهی ما می گذاریم مشکلات مان با همسر آنقدر کهنه و تکراری شود که حتی خودمان هم حالمان بهم می خورد بخواهیم درباره آن دوباره بشنویم.
از همه مهمتر در شرایطی که بحث مان با همسر طولانی شده باشد و عصبی شده باشیم و از مشکلی که داریم اسناد زیادی برحای مانده باشد، خیلی سخت است بتوانیم ذهنمان را مدیریت کنیم.
فکر می کنید استرس و افسردگی حاصل چیست؟
حاصل همین تلمبار شدنها.
از شروع مجدد بحث، تنفر خواهیم داشت.
از همسرمان که بحث را شروع می کند، متنفر می شویم.
یعنی در ذهن، موضوع با همسر گره می خورد.
پس کلا از این زندگی خسته می شویم.
این چسبندگی موضوع و “کلی شدن” ما را به خطا می برد که طلاق بگیریم و برویم پی کارمان.
اما در میانه راه دادگاه نظرمان عوض می شود.
یا اگر کمی فاصله گرفته باشیم و استراحت کرده باشیم منعطف می شویم.
برای همین است که می گویند در لحظه تصمیم نگیرید و چیزی بیان نکنید.
حاصل همین تلمبار شدنها، تشدید استرس بیشتر است.
ذهن در شرایط استرسی، حساس و کنترلی می شود.
در نتیجه ممکن است به هر اقدامی بدگمان بشویم.
و ادامه این وضع به نظر می رسد که یکی از همسران بدبین یا مبتلا به بیماری پارانوئید شده است.
در حالی که تمام ماجرا همین فرایندی است که تشریح شد.
پیشنهاد متخصص زوج درمانگر
زوج درمانگر یا یک متخصص مشاورخانواده توصیه می کند وقتی از این فرایند آگاه شدید نباید اجازه دهید بحث ادامه دار شود.
نه اینکه بگوییم : بس کن!
بلکه باید به نتیجه رسید.
دوم اینکه به عنوان روانشناس زوج درمانگر توجه شما را به این نکته جلب می کنیم که اگر حتی فکر می کنید همسرتان بدبین است یا بیمار است از به کار بردن این واژه و برچسب زدن به او خودداری کنید.
شاید بگویید تو بدبینی، ولی این جمله با گفتن اینکه تو مریضی بدبخت برو خودتو درمان کن…، فرق داره
با تحقیر و برچسب زدن، سبب می شوید، همسرتان هم گارد بگیرد و درصدد دفاع برآید.
زمانی هم که به نزد مشاور و زوج درمانگر می روید می توانید مشکلات را توضیح دهید.
هر مشاوری همه احتمالات را در نظر می گیرد. و اگر احتمال بدهد یک بیماری روانی وجود دارد، آن را مورد ارزیابی قرار می دهد.