موانع زوج درمانی
یکی از موانع زوج درمانی که در تاثیرگذاری جلسات مشاوره خانواده نقش مهمی دارد، نحوه برخورد زوجها در مورد ادامه جلسات مشاوره زوج درمانی است.
تصور رایج این است که کیفیت کار زوج درمانگر خوب نیست،
اما نکته مهم این بحث همیشه از دغدغه های مشاوران و زوج درمانگران بوده
حتی اگر شما نزد بهترین زوج درمانگر در تهران و ایران هم بروید او هم این دغدغه را دارد.
صحبت از چیست؟
مشکل کجاست؟
مساله آغاز جلسه نیست؛
اگر چه در تمام فرایند جلسات زوج درمانی مسائلی تاثیرگذار وجود دارد
مثل نحوه ارتباط گرفتن مشاور و مراجع کننده، تصمیم در مورد نحوه ادامه جلسات از سوی زوج درمانگر
یا توقعات از زوج درمانگر توسط مراجعان
و بسیاری دیگر تا شرایط محیطی
اما مساله در تشخیصی وجود دارد که زوج درمانگر می گذارد!
تشخیص زوج درمانگر چیست؟
از جمله موانع زوج درمانی اینجاست که زوجها وقتی در اولین جلسات مشاوره شرکت می کنند، از جایی به بعد ، بحث تشخیص مطرح می شود!
مثلا زوج درمانگر به این نتیجه می رسد که یکی از همسران جلسات خود را به تنهایی ادامه دهد.
حتی اگر به تنهایی و در جلسه ای جداگانه به او گفته شود، اما اتفاقی که در ادامه کار می افتد برای همسران ناامید کننده می شود
و آن این است که همسری که می بایست به تنهایی مراجعه کند شاید یک تا دو جلسه بیاید اما معمولا از ادامه جلسات منصرف می شود.
به چند دلیل:
چرا من همش مراجعه کنم؟
یعنی من مریضم!؟
فقط من مقصرم؟
یا می گویند نیازی نیست
من خودم به همه مشورت می دهم
و یا اتفاق رایج دیگر این هست که در جلسات همین که روی یکی از زوجها کار می شود پس از مدتی بحث را می کشاند به مشکلات همسرش
ترس و مقاومت ، مانع درمان
این بیم و هراس و مقاومت اگر با چنین مثالهایی وجود داشته باشد، تغییری در زندگی همسران پیش نمی آید.
و این جز مهمترین موانع زوج درمانی است.
و جای تاسف است که باید گفت اغلب زوجهای مراجعه کننده گرفتار این چرخه باطل هستند.
حالا چرا این ور و آن ور کامنت می گذارند که ما رفتیم مشاوره زوج درمانی هیچ فایده ای نداشت، جای تعجب بسیار دارد!
حتی همسر چنین فردی مراجعه نمی کند که اگر شوهرم یا خانمم آمده و دیگر جلسات مشاوره را ادامه نداده، چه اتفاقی افتاده است!؟
البته تفاوت معناداری می تواند در ابتدای ازدواج و آشنایی وجود داشته باشد
آن این است که در ابتدای آشنایی و ازدواج به دلیل سطح معنادار احترام و عشق به یکدیگر، گویا همسران حاضرند همکاری لازم را برای بهبود ارتباط خود انجام دهند.
یک دلیل مهم این موضوع این است که آنها هنوز ذهنشان نسبت به همدیگر آلوده به قضاوتها، افکار منفی و ایرادهای همدیگر نیست.
اما همین که چند صباحی از زندگی مشترک می گذرد این انباشت تقصیرها، ایرادها، قضاوتها و ذهن خوانی ها آنها را نسبت به درمان در مرکز مشاوره مقاوم می کند.
که درست همین مقطع زمانی موجب مقاومت نسبت به درمان می شود
متاسفانه اشتباه همسرِ مراجعه کننده اینجاست که فکر می کند مراجعه او به معنی این است که به عنوان فرد مشکل دار شناسایی شده.
زوج درمانگر چه هدفی دنبال می کند؟
در حالی که زوج درمانگر ممکن است قصد دیگری داشته باشد
مثلا با شناسایی نکات مثبت او، همسرش را به ادامه رابطه امیدوار کند.
یا به او کمک کند تا همسرش را بهتر بشناسد.
حتی برای حفظ رابطه در جلسات جداگانه مشکلات و اخلاقیات منفی را بگوید تا همسر برای اصلاح آن اقدام کند.
چه بهتر از این که این کار به تنهایی انجام شود
واقعیت این است که همسری که زندگی اش را بخواهد از این فرصتها استفاده می کند.