مشاوره را تحمیل نکنید

مشاوره را تحمیل نکنید

مشاوره را تحمیل نکنید

به هیچ کس مشاوره را تحمیل نکنید چه همسرتان چه فرزندتان! اگر کسی با یکی از این باورها به شما پاسخ دهد:

من خودم مردم را مشورت می دهم(عقل کل ها)

مشاوره و روانشناس برای دیوانه هاست، مگر من دیوانه ام؟

من به این چیزا اعتقادی ندارم….

و از این قبیل باورهای رایج، به خصوص کسانی که شدیداً روی باورهای خود اصرار دارند، اصلا کاندیدای خوبی برای آمدن به مرکز مشاوره و روانشناسی نیستند.

برخی با خود می گویند که حالا یک جلسه ببرمش پیش مشاور شاید نظرش عوض شد

برخی با خود نقشه می کشند!

مثلا مادر در خانواده این راهکار به ذهنش می رسد که به فرزندم یا همسرم نمی گویم کجا می رویم تا در برابر عمل انجام شده قرار بگیرد.

اما متاسفانه این احمقانه ترین راهکار برای مراجعه به روانشناس و مرکز مشاوره خانواده است.

زیرا شخص احساس می کند او را احمق فرض کردیم.

کلاه سرش گذاشتیم

یا او را بچه فرض کردیم

و این اصلا جواب نمی دهد یا دست کم در بسیاری موارد

از طرفی ممکن است مشاور هم با شما که چنین ترفندی زدید برخورد کند!

یک مشاور هم نمی خواهد کاری انچام دهد که بی ثمر باشد یا با کسی ملاقات داشته باشد که این مسائل را قبول نداشته باشد.

مردها را به زور مشاوره نبرید

در مورد این بحث که مشاوره را تحمیل نکنید نکته مهم در مورد آقایان هم هست.

البته این بحث مشاوره را تحمیل نکنید به کل افراد مربوط می شود اعم از زن و مرد، کودک و نوجوان

ولی مردها هم از آن دسته افرادی هستند که نباید مشاوره را بهشان تحمیل کرد.

برای همین می گویند با کسی باید ازدواج کنیم که بحث مشورت گرفتن را قبول داشته باشد.

و این موضوع را در طول زمان آشنایی می توان شناخت.

اما یک بحث دیگری هم هست و آن اینکه برخی مردها وقتی از طرف همسرشان به مشاوره دعوت می شوند دچار استرس و بدخلقی می شوند.

به خصوص اگر چند جلسه ای را مراجعه کرده باشند و قرار به پیگیری در یک جلسه ی دیگری باشد.

در چنین مواقعی برخی دچار استرس و بدخلقی می شوند

که مگر زندگی چشه که باید بریم پیش مشاور!؟

باز چی شده؟ چی کم داری؟

خوشی زده ریر دلت

در حالی که این مردها باید فکر کنند اگر خانم حدفاصل بین جلسات مشاوره از تغییرات اظهار رضایت کند، هیچ دلیلی ندارد نگران باشند.

خانم ها برای نگه داری زندگی خودشان همه کار می کنند

و همه تلاش خود را انجام می دهند.

شاید قرار باشد در مورد روند تغییرات گزارشی به مشاور بدهند که نشان دهنده اوضاع مثبت است.

شما که با همسرتان زندگی می کنید الان می دانید که رابطه اش با شما چطور است! خوشحال است!؟ راضی است؟

این شما هستید که می توانید احساس همسرتان را درک کنید. نه منِ زوج درمانگر

اگر چنین است جای نگرانی نیست.

خانمها با این مراجعه برای مرتبه ی سوم یا چهارم شاید می خواهند از این که زیر نظر باشند و پیگیر برخورد کنند احساس اطمینان داشته باشند.

این بد نیست اما به عنوان یک مرد می گویم که بسیاری از مردها این مراجعه را غیرضروری یا اخلاق بد خانم میی دانند.

مردها باید تغییر کنند

در بحث مشاوره را تحمیل نکنید و در ادامه ی مطلب فوق، این مردها هستند که باید به جای دلخور شدن یا نگران شدن همسرشان را همراهی کنند.

حال اگر احساس بی نیازی می کنند حتما در جلسه مشاوره با زوج درمانگر درمیان بگذارند تا مشاور هم متوجه درونیات همسران شود.

از طرفی به این احساس بی نیازی رسیدگی کند.

شاید واقعاً درست باشد.

پس نگران شوید، گارد نگیرید

زیرا همه ی این احساسها روی هم جمع می شود و کم کم همسرتان نتیجه می گیرد که دیگر احساسش را با شما در میان نگذارد!!

این آغاز ورود به دنیای سرد و بی روح زندگی است.

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

هفده − 1 =

Instagram
Call Now Button