درک احساسات دیگران
آیا این سوال را از خود پرسیده اید که چگونه می توانید در درک احساسات دیگران موفق باشید؟ یا تنها انتظار داشتید توسط دیگران درک شوید!
چقدر ناراحت کننده است که وقتی با یکی از دوستانمان صحبت می کنیم، آنهم بعد از مدتها که صدایش را نشنیدیم یا به دلیل همین بحران کرونا از نزدیک ملاقاتی نداشتیم ناگهان می بینیم که همش از خودش حرف می زند! اصلا از حال و روز ما چیزی نمی پرسد.
با یکی وارد رابطه شده به ما زنگ می زند و شروع به درددل می کند یا درباره کارهایی که کرده و نکرده ، کادوهایی که خریده و شیوه ابراز محبتش صحبت می کند.
شاید شما هم دوستانی داشته اید که یا تماسی نمی گیرند یا اگر زنگ می زنند کاری دارند!
چقدر به نظر آدمهای بی توجه و خودخواهی هستند
گاهی می پرسیم چرا این روزها روابط این قدر بد شده؟
چرا ما را برای کارهایشان می خواهند و بعد اگر جواب نمی دهیم می روند و پیدایشان نمی شود.
بعضی از ما شاید بهتر بگویم اکثراً ، به تاثیری که بر دیگران می گذاریم توجه نمی کنیم.
ما اغلب گرفتار تجربه خودمان، احساسها و افکار خودمان هستیم
و در نتیجه حرفهایی می زنیم و رفتاری نشان می دهیم که تصور نمی کنیم آزار دهنده باشد.
اما در این میان بدتر این است که می گوییم فلانی چقدر بد جواب داد، دیگر به او زنگ نمی زنم!
و نمی پرسیم که من چطور با او حرف زدم که اینگونه پاسخ داد؟
آیا او هم انتظاری از من داشت و من نادیده گرفتم؟
احساسات همدیگر را درک کنیم
این امکان وجود دارد که ما در دیدگاه و نقطه نظر خودمان و بدفهمی های دیگران گیر بیفتیم. و نتوانیم در درک احساسات دیگران موفق عمل کنیم.
تصور کنید چقدر سخت است چیزی را درک کنیم که فرد دیگری دارد به آن فکر می کند یا احساس می کند.
همبن موضوع دشوارترین مساله ای است که باعث کج فهمی ما، شکست در همدلی و بروز تعارضات می شود.
ناکامی ها، کات شدنهای مکرر روابط، تنهایی های زیاد(حتی متاثر از همین دوران پاندمی کرونا) به شدت می تواند توانایی همدلی را در برخی از ما ضعیف کند.
کیفیت روابطمان را تحت تاثیر قرار دهد.
دغدغه های شخصی مان و ارضای نیازهای مان را چنان مهم کند که گاهی در درک نیازها و احوال دیگران، خود را ضعیف نشان دهیم.
و متوجه نباشیم.
بنابراین تامل کنید! که چطور به احساسات دیگران پاسخ می دهید
از خودتان بپرسید وقتی ناراحت هستم، دوست دارم عزیزانم چطور به من پاسخ دهند؟
خب مسلماً پاسخ این است که دوست داریم آنها وقت بگذارند به حرفهای شما گوش دهند، احساسات تان را تایید کنند، شما را قضاوت نکنند و کمک کنند متوجه شوید احساسات تان معنا دارند.
مطمئن باشید که دیگران هم همین را از شما می خواهند و ما باید بتوانیم تعادلی بین اینها برقرار کنیم.
اما اگر می خواهید ارتباط موفق با دیگران، دوستان و عزیزانتان داشته باشید باید به این سوالها فکر کنید:
آنها شما را چطور تجربه می کنند؟ به جای اینکه بگویید عجب آدم کم حوصله ایه… چقدر سرده…. چه عبوسه…
آیا اگر دوست شما با شما تماسی بگیرد که یک گرفتاری را شرح می دهد، شما با او همدلی می کنید؟ یا قضاوتش می کنید؟
متوجه تاثیری که بر او می گذارید هستید؟
ارتباط دو طرفه است!
به یاد داشته باشید که در بحث درک احساسات دیگران وقتی به دیگران پاسخ می دهید، شاید نیت خوبی داشته باشید اما تاثیری که بر دیگران می گذارید ممکن است نتیجه ای ناخواسته به بار آورد.
مثلا ممکن است جمله ای بگویید یا پاسخ هایی بدهید که متوجه نباشید نصیحت می کنید و شنونده عکس العملی نشان دهد مثلا بگوید تو هم مثل بابام نصیحتم می کنی
آیا سریع پاسخ می دهید!؟ یا به جمله اش فکر می کنید و حتی فکر می کنید که او چه خواسته و من چه جوابی داده ام!؟
سوال بعدی این است که آیا اطرافیان تان ممکن است فکر کنند شما عمدتاً در بحثها بر خودتان متمرکز هستید؟
آیا دوستان تا با شما آنقدر راحت هستند که حرف دلشان را بزنند؟
چند دقیقه ای زمان بگذارید و به این سوالها فکر کنید.
فکر کنید این موضوع چقدر و چطور می تواند بر دوستی ها و کیفیت روابط تان تاثیر بگذارد؟
شما به این طریق وارد بحث مدیریت احساسات و افزایش توانایی همدلی می شوید که از ویژگیهای هوش هیجانی است که قبل در این مورد صحبت کردیم.
در پایان بحث درک احساسات دیگران ، آزمونهای شخصیت که در مرکز مشاوره امین میرموسوی اجرا می شود هم کمک می کند به شناخت نقطه ضعفهای خود و توانایی که دارید.
این آزمونها و تحلیل آن کمک می کند تا بازخوردی در مورد خودتان بگیرید.
بلکه این بازخورد تلاشی باشد برای تقویت ویژگیهایی که به ارتباط بهتر شما کمک می کند.
