حقایقی درباره شغل مشاوره
در این مطلب می خواهیم به موضوع حقایقی درباره شغل مشاوره بپردازیم. زیرا مردم نمی دانند در مراکز مشاوره و در جلسات روانشناسی چه می گذرد
وقتی یک عضو خانواده ای به مرکز مشاوره شرق تهران مراجعه می کند، دیگر اعضا ممکن است از انگیزه های مراجعه ی او خبر نداشته باشند.
نوجوان یا همسری که در ارتباط با یکی از اعضای خانواده مراجعه می کند اما پس از جلسه می گوید من از این مرکز و مشاور خوشم نیامد، یکی از واکنشهای رایج دیگر اعضای خانواده این است که می گویند مشاور را عوض کن
آیا فکر نمی کنند که چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد؟
چرا فرزندشان یا همسرشان از مشاور خوشش نیامده؟
چه صحبتی شده؟
در مورد ازدواج هم همینطور است
ممکن است یکی از طرفین رابطه، برای فرار از خانواده و فضایی که در آن زندگی می کند حاضر به ازدواج باشد.
اما این انگیزه را نفر مقابلش نداند.
و اگر مشاور با این ازدواج مخالفت کند، او از مرکز مشاوره خارج شود و می گوید این مشاور کارش خوب نبود.
گاهی موضوع حتی فراتر از این می رود
شخصی مراجعه می کند و از مشاور در همان ابتدای جلسه می خواهد که مطالبش را به خانواده یا همسرش انتقال ندهد.
وظیفه ی مشاور
در اینجا وظیفه ی مشاور چیست؟
او وظیفه دارد در همان ابتدا سنگهایش را با مراجع کننده وا بِکَند
که اگر موضوعی باشد که روی زندگی و تصمیم نهایی اثر بگذارد، آن وقت چه بکنیم؟
فرض کنیم کسی معتاد است، حتی رفتار ظاهری او آشکار است و در نهایت نزد مشاور اعتراف به اعتیاد می کند اما می خواهد که نامزدش متوجه نشود.
و از مشاور می خواهد در این باره چیزی نگوید.
بهترین کار این است که مشاور قبل از اینکه مراجع کننده رازش را بیان کند با چنین مثالهایی که زدیم شیوه کار و مسئولیت خود را بیان کند.
حال تصمیم با مراجع کننده است که آیا ادامه دهد یا جلسه را ترک کند.
افرادی هستند که در به در به دنبال مشاوری می گردند که او را به استثمار خود در آورند
شاید در بعضی مواقع تیرشان به هدف بخورد، اما در اصل سر خودشان را کلاه می گذارند.
البته برخی روی خواسته ی ناسالم خود پافشاری می کنند و می دانند عاقبتی ندارد اما در اصل زمان می خرند.
اینها فردا را هم روز خدا می کنند که بلکه گشایشی حاصل شود
با این طرز تفکر زندگی را به ” ببینیم چه پیش می آید” واگذار می کنند.
خب قرار نیست مشاوری به این ساز آنها برقصد
مگر در بین همکاران استثنایی هم وجود داشته باشد!!
خانواده مراقب حریمها باشد!
بنابراین در این بحث هدف این بود که خواننده متوجه شود چرا برخی از مراجعه به مشاور و روانشناس ناامید می شوند و می گویند من رفتم ولی بی اثر بود!!
اگر می دانند عضو خانواده شان نزد چه روانشناسی مراجعه کرده، حتما پیگیر شوند
البته در شرایطی که موضوع به خانواده مربوط شود.
مگر نه ممکن است هر فردی بخواهد بدون اطلاع از محتوی جلسه توسط خانواده به تنهایی مراجعه کند.
اما موضوعش شخصی است و در عین حال مساله ی حیاتی نیست و یا در ارتباط با دیگر اعضای مهم زندگی او نیست.
حتی خانواده هم باید این را به عنوان یک اصل بپذیرد که اگر فرزندشان خواهان مراجعه به یک روانشناس است هم مانع نشوند
و هم اینکه اگر می دانند که در ارتباط با رفتار کل خانواده هست بگویند:
اگر در ارتباط با ما هست جایی مراجعه کن که از جلسه ی بعد همه ی ما هم مراجعه کنیم و پیگیر شویم همه ی ما بپذیریم که باید به یک مشاور بی طرف مراجعه کنیم.
این تنها بخشی از سختی کار مشاور و روانشناس خوب در تهران هست
و البته سختی کار یک خانواده که چطور با این موضوع و احتمال تلاش برای تاثیر گذاری روی مشاور توسط عضوی از خانواده، باید برخورد کند
مدیریت هیجان و نحوه بیان اهمیت زیادی پیدا می کند.