اعتقاد به روانشناس و مشاور
من به عنوان مشاور نمی خواهم این گونه مطرح کنم که مردم باید به زور هم که شده اعتقاد به روانشناس و مشاور داشته باشند.
هیچ چیزی با تحمیل به سرانجام خوبی نمی رسد.
اما باید واقعیتهایی را پذیرفت که ما در جلسات مشاوره و زوج درمانی با هم رو به رو هستیم
واقعیتهایی که مردم بازگو می کنند.
مثل اینکه:
من هیچ وقت فکر نمی کردم سر و کارم به مرکز مشاوره بیفتد
من فکر نمی کردم خودم روزی از سر استیصال به روانشناس و مشاور نیاز داشته باشم.
و جملاتی از این قبیل که حتما برای برخی خواننده های این متن آشناست.
در این مطلب با توجه به کامنتهایی که در بخش تبادل نظر نی نی سایت درج شده می خواهیم نقدی داشته باشیم به این کامنتها و پاسخ درست را ببینیم چه هست!؟
مشاور تصمیم می گیرد یا مُراجع کننده؟
در بحث اعتقاد به روانشناس و مشاور ، یکی از کاربران نی نی سایت گفته:
مشاور و روانشناس راه درست رو به ما نشون میده
گاهی شرایط روحی ما طوری نیست که بتونیم تصمیمی مبتنی بر عقل و منطق بگیریم.
پس چرا اعتقاد به روانشناس و مشاور نداشته باشیم ؟
در پاسخ باید گفت که مردم اصولا چنین انتظاری از مراجعه به مرکز مشاوره خانواده دارند.
اشتباه هم نیست؛
اما فراموش نکنیم که اگر مراجعه کردیم و خواستیم صراحتاً مشاور راهکاری برای گرفتاری فعلی ما بدهد، اشکالی ندارد ولی باید مشاور طوری با مراجع کار کند که او بتواند در تصمیم گیری مهارت پیدا کند.
مثلا اگر به جمله دوم این کاربر نی نی سایت دقت کنیم صحبت از شرایط روحی و روانی است.
بله، زمانی که دچار پریشانی هیجانی بشویم، نمی توانیم تصمیم گیرنده خوبی باشیم.
بسیاری از ما می توانیم تصمیم را به زمان دیگری موکول کنیم، اما اینکار را نمی کنیم.
گاهی دست خودمان نیست،
انگار اراده ای نداریم و هیجان بر ما غالب می شود
و با منطق ضعیفی با موضوع برخورد می کنیم.
پس چه خوبه که حتی اگر به مشاور مراجعه نمی کنیم، بدانیم که اگر در شرایط روحی خوبی نیستیم، تصمیمی در لحظه نگیریم.
مگر بنا به هر دلیلی مجبور باشیم و در عین حال احساس سردرگمی و استیصال کنیم
در این صورت مراجعه به روانشناس و مشاور ضروری است.
در شرایطی که فوریتی وجود ندارد فراموش نکنیم که وظیفه مشاور تسهیل کردن تصمیم گیری برای مراجع کننده است.
آگاهی دادن، در نظر گرفتن پیامدها، بررسی شرایط مراجع در موقعیت تصمیم گیری و کمک به انجام مرحله ی سود و زیان، بررسی احساسات مراجع کننده و در نهایت اینکه مراجع به تصمیم برسد.
مشکل از کجاست؟
کاربر دیگری در نی نی سایت گفته:
در حدی ک اگاهت کنه مشکل از کجاست بله ،
چون خیلی از حالات روحی پیدا میکنیم خودمون خبر نداریم کجای زندگی و چه دلیلی چ اتفاقی افتاده و تو ناخداگاهت تاثیر گزاشته ،
مشاور خوب کمکت میکنه ک ریشه یابی کنی و روبه رو شی باهاشون و خلاص شی
دقیقا درست بیان شده؛
گاهی ما آگاهی نداریم چطور الان رفتار می کنیم و این واکنش های فعلی ما ناشی از چیست!
صحبت با مشاور و روانشناس و تحلیل مسائل مان کمک می کند تا آگاه شویم که رفتارهای فعلی ما ناشی از چه مسائلی است.
مثلا ریشه در ترس دارد
مثلا اینکه ما اگر مادر و پدر خودمان را نقد می کنیم که کنترل گر و انتقادگر هستند، متوجه می شویم خودمان هم به همان اندازه آنها حساس، ریز بین و کنترل گر شدیم.
بنابراین گاهی مراجعان به سادگی رفتار اطرافیان خود را زیر سوال می برند
اما متوجه جلوه ای از رفتار ناپسند خود نیستند
یا اینکه بدانند خود، تحت تاثیر چه عواملی واکنش نشان می دهند.
لذا گاهی ما به جلسات تحلیلی نیاز داریم تا مشکلات مان تحلیل شود تا به علت رفتارها و احساسات مان پی ببریم.
بحث مطلب اعتقاد به روانشناس و مشاور را با تحلیل همین دو کامنت کاربران نی نی سایت به پایان می بریم.
و در روزهای آینده بیشتر به این مسائل خواهیم پرداخت.
یک نکته بسیار مهم مرکز مشاوره شرق تهران
در پایان بحث اعتقاد به روانشناس و مشاور من به عنوان مشاور مرکز مشاوره شرق تهران معتقدم ما بیش از اعتقاد به روانشناس و مشاور باید به مشورت اعتقاد داشته باشیم.
امکان نداره در طول زندگی بی نیاز به مشکرت باشیم
آنهایی که اول ازدواج شان است و می گویند ما خودمان دو آدم عاقل و بالغیم، به نظر من که قاطع می گویم از اینها باید فاصله گرفت.
چون بیش از حد روی خود حساب باز می کنند.
در حالی که سرنوشت بسیاری از کسانی را پیدا می کنند که روزی خود را همه فن حریف می دانسته اند و اما الان بر سر مساله ای اندرخم یک کوچه مانده اند!