شناخت از خود چطور امکانپذیر است؟

ما چطور به شناختی از خود می رسیم؟ و شناخت از خود چطور امکانپذیر است؟ خودآگاهی کار ساده ای نیست و همچنین شناخت از خود؛

با این حال می شنویم که افراد با قطعیت در جلسه های مشاوره ازدواج می گویند من خودم را می شناسم!

اما پس از ازدواج وقتی مراجعه می کنند می بینیم که تازه با انتقادهایی از سمت همسر خود روبرو می شوند که بیانگر مشکلات اخلاقی و رفتاری شان است یا عادتها و خصلتهایی که مشکل آفرین است.

شاید کسی پیش از ازدواج و در جلسه ی مشاوره بگوید من آدم برون گرایی هستم

ولی بعدا می توجه جزئیاتی از برون گرایی شود که تا به حال بازخوردی از اطرافیان در مورد ویژگی اش ندیده باشد.

یا شاید کسی رک و رو راست که بوی پرخاشگری داسته باشد حرفش را بزند و بگوید من خدا رو شکر آدم رکی هستم.

حرفم را می زنم و خودم را اذیت نمی کنم.

اما کاشف به عمل بیاید که استعداد پرخاشگری اش بیشتر از رک گویی است.

به هر حال گاهی رک گویی مکانیزم دفاعی محسوب می شود که پرخاشگری را در دل خود جا داده است.

اما گاهی افراد متوجه نیستند که برخی ویژگیهایشان می تواند مشکل ساز باشد مثلا همین رک گویی

یعنی محافظه کاری را در جایی که لازم است از او بگیرد و بی ملاحضه و آسیب زننده شناخته شود.

تحلیل شخصیت و رواندرمانی تحلیلی برای همین است.

چون اسم درمان روی کلمه رواندرمانی تحلیلی است نباید تصور شود که حتما باید بیمار باشیم؛ که حالا به ما بربخورد.

حال برگردیم به اصل موضوع.

خودشناسی و خودآگاهی

در ادامه ی بحث شناخت از خود چطور امکانپذیر است؟ باید بگوییم که درک و شناخت الگوهای روانی و پیچیده ای که هویت و شخصیت ما را شکل داده اند ساده نیست.

این الگوها سخت در درون ما ثبت و حک شده اند و با روابطی که با دیگران داریم نه تنها شکل می گیرد بله استحکام می یابد.

اما افرادی که به ما نزدیک تر هستند، بهتر از خود ما می توانند آن الگوها را مشاهده کنند..

زمانی که یکی از دوستان نزدیک یا اعضای خانواده می گوید:

تو همیشه همین کار را می کنی…

هر وقت اینو گفتم همین جواب را می دهی…

بازخوردی است که به ما می دهند و خوب است ما را به تفکر وادار کنند که معنی چنین جمله ای چیست؟

از چه ویژگی در ما حکایت می کند؟

آیا مدتی است به طبق عادتی رفتار می کنیم؟ آیا رد پایی در خانواده و تربیت گذشته دارد؟

منفی است؟ مثبت است؟

چه مواقعی می تواند کارکرد منفی داشته باشد…

به هر حال خودمان را گاهی در آن الگو پیدا می کنیم اما نه همیشه

معمولا مدتی طول می کشد تا ما پاسخها و واکنشهای عادت گونه شده ی خود و نیز احساسات پنهانی که ماشه آن پاسخها و واکنشها را می کشند، دریابیم.

ما در دیدن آنچه دیگران مثل همسر و دوستان انجام می دهند مشکلی نداریم.

اما برای دیدن خودمان به زمان بیشتری نیاز داریم.

بینش و آگاهی

در پایان بحث شناخت از خود چطور امکانپذیر است؟ هدف این است که با تحلیل خود و شخصیت به بینش و آگاهی دست یابیم.

این آگاهی از خویشتن کمک می کند سالم تر زندگی کنیم.

راهنمایی است برای تنظیم رفتار و هیجان ما

ما خیلی وقتها متوجه نیستیم که آسیبهایی که در گذشته خوردیم الان چطور به رفتار ما جهت می دهد!

فکر می کنیم دلسوز فرزندمان هستیم چون با والدینی بزرگ شده ایم که آدمهای مسئولی نبوده اند و حالا به جبران فکر می کنیم مسئول هستیم.

ولی وقتی رفتار ما با همسر و فرزند بررسی می شود متوجه می شویم که اجازه مستقل رفتار کردن را از آنها سلب کرده ایم.

یا به جای مسئولانه رفتار کردن، دخالت جویانه واکنش نشان می دهیم و بسیاری تفسیرهای دیگر.

زمانی که توسط روانشناس در یک مرکز مشاوره تحلیل می شود به این آسیبها پی می بریم.

برای همین بسیاری از ما لازم است زمانی را اختصاص به تحلیل شخصیت بدهیم.

 

مشاوره آنلاین و تلفنی

جهت یادآوری، به دلیل شیوع کرونا خدمات کلینیک صرفاً به مشاوره حضوری محدود نیست، بلکه می توانید مشاوره تلفنی، آنلاین و تصویری هم با روانشناس مرکز مشاوره امین میرموسوی داشته باشید.

کافی است با شماره های مندرج در سایت تماس حاصل فرمایید.