به این صدا خوب گوش کن
چند وقتی است یاد گرفته ام به خودم گوشزد کنم که به این صدا خوب گوش کن من می خواهم اعتراف کنم به این که خیلی با خودم حرف می زنم…
و کم کم متوجه شدم گفتگوی درونی من انتقادی است… نمی دانم چرا همش ایرادها و سوتی هایی که می دهم یادم می آید!
این موضوع مرا به فکر واداشت که این صدای درونی چقدر بر سلامت جسمی، ذهنی و عاطفی ما تأثیر دارد؟
و مهمتر از آن، چقدر بر آن صدای درونی تأثیر داریم؟
گفته اند افلاطون برای اولین بار این مفهوم را مطرح کرد که گفتار و اندیشیدن کاملاً در هم تنیده هستند، زیرا او اعلام کرد “زمانی که ذهن فکر می کند با خودش صحبت می کند” و از این گفتگو به عنوان گفتگو با روح یاد کرد.
امروزه معمولاً از این موضوع به عنوان “خود گویی” یاد می شود و تحقیقات نشان می دهد که همه ما این مکالمات را داریم که مغز آنها را به همان شکلی که گویی با صدای بلند صحبت می کنیم تشخیص می دهد.
تحقیقات همچنین نشان میدهد که ندای درون میتواند بر شناخت، یادگیری و حافظه کاری تأثیر بگذارد.
اما چه اتفاقی میافتد مکالمات درونی ما دارای صدای انتقادی منفی می شود؟
صدای درونیِ انتقادیِ مکرر با افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری بیش از حد مرتبط است.
تحقیقات همچنین نشان میدهد که احساسات، رفتارها و سلامتی ما منعکس کننده لحن صدای درونی ماست.
اگر صحبت با خود اضطرابی یا از روی عصبانیت و افسردگی باشد، مضطرب، افسرده یا عصبانی خواهیم شد.
دو قدم برای غلبه بر خودگویی منفی
اولین قدم برای پایان دادن به آن مکالمه مضر درونی، آگاهی است.
آگاهی یعنی اینکه دقت کنم ببینم در طول روز چطور با خودم صحبت می کنم
وقتی فهمیدم با خودم چه میگویم، میتوانم گفتگو را به گفتگوی مثبتتر تغییر دهم.
گاهی حتی به این نتیجه میرسم که بگویم: «یک دقیقه صبر کن، این درست نیست!»
دومین قدم، لازم است همیشه این خودگویی درونی را به چالش بکشیم که آیا مطمئنم این صداهای منفی درست است؟
آیا اینقدر که منفی های خود را می بینم نکته مثبتی در مورد من وجود ندارد؟