درونگرا هستید یا حساس یا هر دو؟
آیا شما درونگرا هستید یا حساس یا هر دو؟
چکیده
افراد درونگرا در درجه اول از معاشرت خسته می شوند، در حالی که افراد حساس علاوه بر معاشرت با هر نوع تحریکی خسته می شوند.
درون گرایی گاهی اوقات میتواند فرد را مضطرب یا خود انتقادگر کند، شاید در یک تصمیم، بیش از حد فکر کند یا یک گفتگوی گذشته را بیش از حد تحلیل کند.
برای درونگراها و افراد حساس، زمان استراحت از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا آنها راحت تر از دیگران بیش از حد تحریک می شوند.
***
اغلب درون گراها و افراد بسیار حساس را یکسان در نظر می گیرند.
در حالی که قطعا شباهتهایی بین این دو تیپ وجود دارد، تفاوت های کلیدی نیز به چشم می خورد که آن ها را از هم جدا می کند.
خانم جن گرانمن(1) بر این باور است که درون گرایی یک جهت گیری اجتماعی را توصیف می کند:
فردی که همراهی گروه های کوچک را ترجیح می دهد و از صرف زمان به تنهایی لذت می برد.
بنابراین، می توانیم بگوییم که درون گراها در درجه اول از معاشرت کردن زیاد خسته می شوند، در حالی که افراد حساس علاوه بر معاشرت با هر نوع تحریکی خسته می شوند.
خب شما کدام تیپ هستید؟
در واقع، شما می توانید هم درونگرا و هم فردی حساس باشید، بیایید برخی از شباهت ها و تفاوت ها را بررسی کنیم.
هر دو درون نگر و تأملی هستند.
در مقایسه با برونگرا و افراد کمتر حساس، درون گراها تمایل دارند که بیشتر با افکار و احساسات خود هماهنگ باشند.
این گرایش به طرق مختلف خود را نشان می دهد.
آنها به احتمال زیاد در تمرینهای ذهنآگاهی مانند مدیتیشن و روزنامهنگاری یا فعالیتهای خلاقانه مانند نوشتن، نقاشی یا موسیقی به عنوان راهی برای کاوش و بیان دنیای درونی وسیع خود شرکت میکنند.
به علاوه ممکن است هنری خلق کنند که احساسات آنها را منعکس کند یا داستان ها یا شعرهایی بنویسند که به آنها امکان می دهد عمیق تر در افکار و تجربیات خود کاوش کنند.
و ممکن است دائماً از خود سؤالات عمیقی در مورد زندگی و هویت خود بپرسند، مانند “ارزش های من چیست؟” و “من از زندگی چه می خواهم؟”
اگر فردی درونگرا و/یا فردی حساس هستید، پس می دانید که این تمرکز بر درون نگری می تواند هم یک مزیت و هم یک چالش باشد.
از یک طرف، به شما درک عمیق تری از خود و دنیای اطرافتان می دهد.
از سوی دیگر، گاهی اوقات میتواند شما را مضطرب یا خود انتقادگر کند
برای مثال، زمانی که به یک تصمیم بیش از حد فکر میکنید یا یک گفتگوی گذشته را بیش از حد تحلیل میکنید.
هر دو نیاز به زمان استراحت زیادی دارند.
در بحث درونگرا هستید یا حساس یا هر دو؟ از آنجایی که مغز درونگرا و حساس به اعماق مسائل ورود می کند، به راحتی بیش از حد تحریک می شود.
این بدان معناست که افراد درونگرا و حساس میتوانند در صورت قرار گرفتن در شرایطی مثل سر و صداهای زیاد و تعاملات اجتماعی یا برنامههای شلوغ، دچار استرس، یا خستگی شوند.
در مورد افراد درونگرا و حساس، گذراندن یک روز بدون تنش و حتی معمولی یا با محرکهای ارتباطی کمتر، روز خوبی باشد.
برای درونگراها، زمان استراحت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا آنها تعامل اجتماعی – مانند شرکت در یک مهمانی یا صحبت های کوچک با همکاران – را خسته کننده می دانند.
از سوی دیگر، افراد حساس برای بازیابی تجربه های عاطفی و حسی شدیدی که آن مواجه می شوند، به زمان استراحت نیاز دارند.
برای مثال، یک فرد حساس ممکن است با یک نوع موسیقی که می پسندد تخلیه شود.
برای افراد حساس و درونگرا بودن در کنار دیگران می تواند خسته کننده باشد، زیرا آنها احساسات خود را احساس می کنند و نشانه ها و نیازهای درک شدهِ خود را می خوانند و به آنها پاسخ می دهند.
در هر دو تیپ شخصیتی صرف زمانی برای مطالعه، تماشای یک نمایش، دوش گرفتن، یا صرف وقت در طبیعت یا در یک فضای آرام به آنها اجازه می دهد تا انرژی خود را شارژ کنند.
هر دو ممکن است با اضطراب دست و پنجه نرم کنند.
هم تیپ درونگرا و هم افراد حساس ممکن است در موقعیت های خاص احساس غمگینی یا اضطراب کنند.
به عنوان مثال، آنها ممکن است در مورد شرکت در یک رویداد اجتماعی بزرگ مضطرب باشند، زیرا می دانند که نیاز به مکالمه مداوم تنش زاست
استرس های روزمره باعث می شود بیشتر از دیگران، احساس تحریک بیش از حد کنند.
هم افراد درونگرا و هم افراد حساس ممکن است با تعارض یا مواجهه با موقعیتی دست و پنجه نرم کنند، زیرا شدت عاطفی این موقعیت ها می تواند بسیار طاقت فرسا باشد و باعث تفکر بیش از حد شود.
با این حال، خبر خوب این است که آنها ممکن است بتوانند این احساسات را به طور مؤثرتری نسبت به دیگران مدیریت کنند.
چون درک بیشتری از نیازها و توانایی های خود دارند.
به یاد داشته باشید، آنها درونگرا هستند!
هر دو ممکن است احساس کنند در جامعه جایی برای خود ندارند.
تعداد درونگرا و افراد حساس در جامعه کم نیست.
اگر فردی درونگرا یا حساس هستید، بدانید که بخشی از افرادی که در زندگی با آنها روبرو می شوید مانند شما نیستند.
دیگران زندگی را به همان شیوه ای که شما انجام می دهید، تجربه نخواهند کرد(برونگراها هم می توانند همین جمله را در مورد خودشان بخوانند) و نمی توانند با نیاز شما به تنهایی ارتباط برقرار کنند.
متاسفانه هنوز افراد بسیاری هستند که درون گرا را فردی گوشه گیر یا خجالتی می دانند(قبلا در این مورد صحبت کردیم)
یا افراد حساس را ، زیادی حساس می دانند و یک جور نگاه غیر عادی دارند.
به قول خانم جن گرانمن دنیای پر سر و صدا و اغلب شتابزده ما همیشه با افراد درونگرا و حساس دوستانه نیست.
در بسیاری از فرهنگها، رفتار برونگرا و جسورانه بسیار ارزشمند است.
اما گاهی رفتار تأملی یا دروننگر بهعنوان یک ضعف یا شکست تلقی میشود. در صورتی که فواید خودش را دارد
احساسات – که افراد حساس به شدت آنها را تجربه می کنند ممکن است به عنوان یک نقطه ضعف نیز دیده شوند ( و این پاسخ ها را دیگران بدهند:«گریه نکن!» یا «سخت تر شو!» یا «آنقدرها هم بد نیست!»).
این موضوع، می تواند افراد درونگرا و حساس را به سمتی سوق دهد که احساس کنند خاص هستند و مشکلی دارند.
یا احساس کنند که به نوعی انتظارات جامعه را برآورده نمی کنند و دیگران هم نمی توانند آنها را درک کنند
افراد حساس و درونگراها احساسات را متفاوت تجربه می کنند.
تیپ شخصیتی حساس احساسات را عمیقا و با پیچیدگی بیشتری نسبت به دیگران تجربه می کنند.
افراد حساس ممکن است بیشتر تحت تأثیر تجربیات خود قرار گیرند و ممکن است به زمان بیشتری برای پردازش احساسات خود نیاز داشته باشند.
در صورتی که یک فرد سهل گیر، خیلی خودش را درگیر نمی کند.
آنها همچنین ممکن است یک رویداد عاطفی خاص، مانند یک فیلم غمگین، جدایی، از دست دادن، یا یک تراژدی شخصی را با شدت بیشتری نسبت به افرادی که حساسیت کمتری دارند، تجربه کنند.
عمق احساسات آنها از این واقعیت ناشی می شود که آنها تمام تحریکات را عمیقاً پردازش می کنند .
این عمق عاطفی می تواند افراد حساس را به ویژه همدل و دلسوز کند، اما می تواند آنها را بیشتر مستعد اضطراب، ضربه و افسردگی کند.
از سوی دیگر، درونگراها ممکن است احساسات را قویتر یا شدیدتر از دیگران احساس نکنند.
مگر درونگرای احساساتی باشند.
درونگراها ممکن است نسبت به احساسات خود محتاط تر باشند یا مراقب باشند. به خصوص اگر تیپ تفکری باشند.
آنها ممکن است ترجیح دهند احساسات خود را برای خود نگه دارند.
در واقع، واکنش افراد حساس و درونگراها به تحریک متفاوت است.
چون افراد درونگرا قرار نیست حتما آدمهای احساساتی باشند.
در حالی که هم افراد درونگرا و هم افراد حساس ممکن است به محرک های بیرونی حساس تر باشند، افراد حساس تمایل دارند واکنش شدیدتر نسبت به آن داشته باشند.
برای افراد درونگرا، منبع اصلی احساس خستگی معاشرت است،
اما برای افراد حساس، بیشتر در مورد دریافت های حسی آنها از محیط و عکس العملهای کلامی و غیرکلامی دیگران است.
درونگراها میل به تنهایی دارند در حالی که افراد حساس نه.
درونگرایی با ترجیح دادن به تنهایی یا تعامل کم با دیگران مشخص میشود.
به عنوان مثال، افراد درونگرا ممکن است از یک مهمانی صرف نظر کنند و در عوض یک فعالیت انفرادی مانند خواندن یا بازی را انتخاب کنند، زیرا آنها عاشق گذراندن وقت در تنهایی هستند.
از سوی دیگر، حساس بودن به این است که فرد چگونه دنیای اطراف خود را تجربه می کند.
افراد حساس لزوماً مانند درونگراها هوس تنهایی نمی کنند – آنها ممکن است تمایلی به صرف یک شب کامل (یا آخر هفته!) به تنهایی نداشته باشند.
درعوض، افراد حساس ممکن است تنها زمانی که احساس خستگی یا آشفتگی کنند، نیاز به استراحت داشته باشند.
آنها ممکن است برای چند لحظه از اتاقی با صدای بلند، بیرون بیایند تا حواس خود را آرام کنند یا صبح را به خاطرات روزانه بگذرانند تا افکار خود را مرتب کنند.
در پایان امیدوارم مطلب درونگرا هستید یا حساس یا هر دو؟ که توسط مرکز مشاوره امین میرموسوی تهیه و ویراستاری شده مورد استفاده قرار گرفته باشد.
لازم به ذکر است که مطالب مربوط به تحلیل شخصیت، هیچ وقت کاملا قطعی نیست؛ و صرفاً کمک به راهنمایی بیشتر می کند.
Jenn Granneman.(2023). Are You an Introvert, a Highly Sensitive Person, or Both? https://www.psychologytoday.com