با احساس کنترل گری چه کنیم؟
اگر مطلب قبلی را خوانده باشید شاید این سوال برایتان پیش بیاید که با احساس کنترل گری چه کنیم؟ در بخش دوم موضوع کنترل گری می پردازیم به علل و راهکارهای کاهش کنترل
احساس کنترل از طریق عمل کردن به روش‌های خاص ممکن است به افراد برای مقابله با نگرانی‌ها و عوامل استرس‌زا کمک کند تا موقتاًاحساس اضطراب را کاهش دهد.
اما همه اینها موقت است
انجام رفتارهای کنترلی می تواند ناشی از دلایل گوناگون باشد
در طول سالهای رشد، مشاهده ی رفتارهای کنترلی بزرگترها، تلاش برای حفظ بقاء، تلاش برای سبقت گرفتن از دیگران، انتظارات نادرست و بالا در تربیت فرزندان، اضطراب و ترس از دست دادن و احساس ناامنی همگی باعث می شود رفتارهای کنترلی شکل بگیرد.
تاریخچه تروما
کنترل خود، دیگران یا محیط نیز ممکن است پاسخی به یک سابقه آسیب زا باشد که در آن آنها آزار و اذیت را تجربه کرده یا شاهد بوده اند و احساس می کنند که از کنترل خارج شده اند.
اختلالات شخصیت
تحقیقاتی وجود دارد که نشان می‌دهد افراد دارای شخصیت کنترل‌کننده ممکن است خودشیفته، کمال‌گرا باشند
و یا درگیر مصرف مواد باشند، گاهی رفتارهای وسواسی-اجباری از خود نشان دهند
حتی ممکن است رفتار ضداجتماعی نشان دهند که ممکن است با برخی از اختلالات شخصیت، به‌ویژه OCPD همزمان باشد.
چگونه کنترل کمتری داشته باشیم
اگر سوالتان این است که با احساس کنترل گری چه کنیم؟ توجه شما را به نکات زیر جلب می کنم
افراد دارای مشکلات کنترلی می توانند یاد بگیرند که علل بالقوه رفتار کنترلی خود را درک کنند.
سبک ارتباط خود را اصلاح کنند.
محرک ها و عوامل استرس زا را شناسایی کنند و نگرش ها، باورها و رفتارهای جایگزین را کشف کنند.
با انجام این کار، آنها می توانند مهارت های مقابله ای و توانایی خود را برای ایجاد روابط بین فردی سالم بهبود بخشند.
در مورد موقعیت هایی که می بینید به شیوه های کنترل کننده عمل می کنید، یادداشت بردارید و به جزئیات دقت کنید
در واقع اگر می خواهید به خودتان کمک کنید می بایست در ابتدا تمام این شرایطی که کنترلی رفتار می کنید را شناسایی کنید
مثلا در خانه بودید یا محل کار؟
و آیا در این تنظیمات به شدت استرس دارید؟
یا با افراد خاصی بودید؟ دقیقاً چه رفتارهایی انجام دادید (فریاد زدن، نظافت بیش از حد، غذا خوردن محدود و غیره)؟
در آن زمان چه احساسی داشتید؟ نتیجه این وضعیت چه بود؟
آیا به آنچه می خواستید رسیدید؟
و آیا طرف مقابل از روی میل خود به روشی که شما می خواستید پاسخ داد یا به این دلیل بود که احساس می کرد مجبور بود؟
به دست آوردن شناختی از خود و اینکه چگونه اعمالمان بر دیگران تأثیر می گذارد، گام مهمی در جهت ایجاد آگاهی در مورد مسائل کنترلی است تا بتوانیم قدم هایی به سوی تغییر برداریم.
احساسات و ریشه های رفتارهای خود را شناسایی کنید
برای پیدا کردن راهکار مناسب برای پاسخ به این سوال که با احساس کنترل گری چه کنیم؟ متوجه بشوید که چه نوع احساساتی ممکن است شما را به رفتار کنترل‌کننده سوق دهد.
آیا احساس آسیب پذیری می کنید؟
با انتقاد دیگران کنار می آیید!!؟
گاهی ممکن است رفتار شما ناشی از ترس از رها شدن یا ترس از طرد شدن بر اساس تجربیات دشوار دوران کودکی باشد.
بنابراین سعی می کنید دیگران را کنترل کنید تا آنها را نزدیک خود نگه دارید؟
آیا با حفظ یک روال سفت و سخت و خاص با استرس کنار می آیید؟
یادگیری اینکه دقیقاً چه احساساتی با رفتار کنترلی شما مرتبط است، بینشی در مورد احساسات شما فراهم می کند.
الگوهای فکری غیر مفید را به چالش بکشید
در ادامه بحث با احساس کنترل گری چه کنیم؟ اگر متوجه شدید که در حال فاجعه‌سازی هستید، خود یا دیگران را در حد استانداردهای غیرممکن قرار می‌دهید، درگیر خودگویی منفی می‌شوید، یا خود یا دیگران را به خاطر نتایجی که ممکن است شما یا آنها روی آنها تأثیری نداشته‌اید سرزنش کنید، این تأثیر قابل‌توجهی بر سلامت روان شما خواهد داشت.
روابط شما با دیگران با به چالش کشیدن این افکار ناسازگار و در نظر گرفتن افکار مثبت ، ممکن است بتوانید نحوه برخورد خود با موقعیت های خاص و تعامل با دیگران را برای بهتر شدن تغییر دهید.
آنچه را که نمی توانید کنترل کنید رها کنید
در بحث با احساس کنترل گری چه کنیم؟ تنها چیزی که می توانید کنترل کنید این است که چه می گویید، چگونه عمل می کنید و چه کاری انجام می دهید.
شما نمی توانید محیط یا شخص دیگری را کنترل کنید.
رها کردن چیزهایی که نمی توانید کنترل کنید ممکن است به بهبود سلامت روانی کلی شما و کاهش تعارضات احتمالی در روابط شخصی و حرفه ای کمک کند.
این کار به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد، اما از نظر کیفیت زندگی و شادی ارزشش را دارد.
اگر ترس از دست دادن و اضطراب های این چنینی باعث می شود نتوانید بر کنترل گری غلبه کنید این مورد را حتما از یک روان تحلیل گر متخصص کمک بگیرید.
چون ریشه در مسائل بسیاری در زندگی شما دارد که با خواندن مطالب و مقاله های علمی کمک چندانی به حل آن نمی شود
خود و دیگران را همانطور که هست بپذیرید
ما همه انسانیم هیچ کس کامل نیست و نباید از خود یا دیگران انتظار داشته باشد.
نگه داشتن خود یا دیگران با استانداردهای دست نیافتنی بالا تنها تمرینی برای ناامیدی خواهد بود.
یادگیری پذیرش و دوست داشتن خود و افرادی که در حلقه خانواده و دوستان شما هستند می تواند به ایجاد آرامش بیشتر در زندگی خود و در روابط ارزشمند شما با دیگران کمک کند.
و اما در مطلب بعدی سایت مرکز مشاوره شرق تهران همچنان به این موضوع و دیگر روش های کاهش کنترل گری خواهیم پرداخت.
