چرا از پرخاشگری منفعلانه استفاده میکنیم؟
اگر می خواهید بدانید که چرا از پرخاشگری منفعلانه استفاده میکنیم؟ می بایست هفت دلیل که در این مطلب به آن پرداختیم را مطالعه کنید؛ ما قبلا در مورد پرخاشگری منفعلانه صحبت کردیم
در پایان این بحث لینک مطالب مرتبط را گذاشتیم
می دانیم که پرخاشگری منفعل روشی عمدی و پنهانی برای بیان احساسات پنهان شده خشم است.
رفتارهای پرخاشگرانه منفعل می تواند راحت تر از رویارویی باشد
و به طور کلی به مهارت کمتری نسبت به قاطعیت نیاز دارد.
همین انگیزه می شود افراد نه هزینه آموزش و روانشناسی بپردازند و نه سعی کنند مهارتهای جرات ورزی را یاد بگیرند.
اما بپردازیم به این بحث که چرا استفاده از روشهای پرخاشگری منفعلانه اینقدر رایج است؟
خشم از نظر اجتماعی قابل قبول نیست
خشم یک احساس طبیعی انسان است.
و در واقع یکی از اساسی ترین تجربیات بشری است.
با این حال، از سنین بسیار پایین، بسیاری از ما با این پیام که خشم بد است، بمباران میشویم.
در طول دورهای از رشد عاطفیمان که به شدت در معرض فشار اجتماعی از سوی والدین، مراقبان و معلمان هستیم،
یاد میگیریم که برای «خوب» بودن، باید ابراز صادقانه احساسات خود را از بین ببریم و در نتیجه احساسهایی مثل خشم را پنهان کنیم.
یکی دلیل رایج آن این است که به راحتی زیر سوال می رویم که چرا اینقدر خشمگین هستی؟
و نمی توانیم از این احساس طبیعی دفاع کنیم
(دقت کنید گفتیم احساس خشم، نه پرخاشگری و کتک زدن و فحاشی و …)
خشم و عصبانیت با ظاهری فریبنده خود را نشان می دهد!
خشم و عصبانیت با ظاهری فریبنده که از نظر اجتماعی قابل قبول است، خود را نشان می دهد!
وقتی مردم نتوانند خشم خود را آشکارا، صادقانه و مستقیماً در روابط ابراز کنند، این احساسات از بین نمی رود.
در عوض، بسیاری از ما یاد میگیریم که آن را به روشهای جایگزین، پنهان و قابل قبول اجتماعی، اغلب از طریق رفتارهای منفعلانه بیان کنیم.
مثلا به جای توجه به خشم و عصبانیت، با بیان ظلمهایی که در حقمان شده دیگران را به اشتباه می اندازیم که ما فرد منفعلی نیستیم بلکه حق داریم و قربانی شدیم.
پرخاشگری منفعل آسانتر از قاطعیت است
مواجه شدن با کسی که باید حرفمان را به او قاطعانه بزنیم و کنار آمدن با استرس یا هر نگرانی دیگر، برای همه آسان نیست.
ساده ترین دلیل آن این است که فکر می کنیم خودمان کلی گرفتاری و ناراحتی داریم الان باید با فلان شخص بحث کنم؟
پس ولش کن!
این “ولش کن” راحت تر است تا اینکه بخواهیم قاطع باشیم.
پرخاشگری منفعلانه به راحتی توجیه می شود
یک دختر جوان دوست ندارد اتاقش را تمیز کند، تنبلی می کند و یا بی نظم است.
وقتی پدر و مادرش اصرار می کنند، اول غر می زند، دوم به تعویق می اندازد
و بعد همه وسایل روی زمین را زیر تختش می گذارد.
درست مثل بچه های کوچکی که آشغالها را زیر فرش قایم می کنند به جای اینکه در سطل آشغال بیندازند.
وقتی پدرش از رفتار او عصبانی می شود، خشم خود را بروز می دهد:
” نمی دانم چرا این قدر ناراحت هستی. تازه کارهام تموم شده و گذاشتم زیر تختم که اول رو تختی ام را مرتب کنم و بعد وسایل را”
سپس، وقتی مادرش لباسهای کثیف را از داخل کمد بیرون می کشد خشمگین میشود، او نقش قربانی را بازی میکند:
«مامان، هر کاری که من انجام میدهم برای تو به اندازه کافی خوب نیست. تو فقط میخواهی من کامل باشم!»
با هر دو والد، دختر رشته رفتار نافرمانانه خود را منطقی نشان می دهد
و خود را در نقش قربانی قرار می دهد و خواسته ها و معیارهای “غیر معقول” والدینش را به عنوان مشکل واقعی سرزنش می کند.
انتقام شیرین است!
محمداحساس می کند در اداره بیش از حد کار می کند و کم تر مورد تایید قرار می گیرد.
او به بهانه بیماری سر کار نمی آید و بهره وری کار در غیاب او پایین می آید و رئیسش مورد بازخواست مقامات بالاتر قرار می گیرد.
در نتیجه نمره ارزیابی رئیس ضعیف می شود.
رئیس برای ترفیع نادیده گرفته می شود؛ به نظر می رسد ماموریت محمد انجام می شود!!
رفتار پرخاشگری منفعل راحت است
همه کسانی که از رفتار پرخاشگرانه منفعل استفاده می کنند، یک فرد پرخاشگر منفعل نیستند.
برای مثال، مردی که معمولاً مستقیماً و صادقانه با همسرش ارتباط برقرار میکند، ممکن است روز آخر هفته، توانایی «نه» گفتن به درخواست همسرش برای تعمیر نشتی شیر آب را نداشته باشد،
با وجود اینکه این تعمیر در آخر هفته باب میلش نیست اما قول میدهد که این کار را انجام دهد
در حالی که بهانههای زیادی برای فرار از این تعمیر می تواند بیاورد
این رفتار در کل پرخاشگر- منفعل نیست،
اما در این روز که آرامش و پرهیز از ناراحتی با همسرش اولویت اصلی اوست، پرخاشگری منفعل را به عنوان یک رفتار مناسب انتخاب می کند.
پرخاشگری منفعل می تواند قدرتمند باشد
افراد پرخاشگر منفعل با انکار احساسات خشم، کناره گیری از ارتباط مستقیم، قرار دادن خود در نقش قربانی و خرابکاری در موفقیت دیگران، احساسی را در دیگران ایجاد می کنند که در یک ترن هوایی عاطفی قرار دارند.
فرد پرخاشگر منفعل از طریق ناکارآمدی عمدی، به تعویق انداختن، اجازه تشدید مشکلات و گرفتن انتقام پنهان، دیگران را وادار می کند تا خشم پنهان خود را برای آنها نشان دهند.
این توانایی برای کنترل واکنش عاطفی دیگران باعث می شود فرد پرخاشگر منفعل احساس قدرت کند.
او به عروسک گردان تبدیل می شود! (استاد دنیای دیگران و کنترل کننده رفتار آنها)
مطالب مرتبط:
تو چطور احساسات منفی رو ابراز می کنی؟
چطور بفهیم با یک فرد منفعل-پرخاشگر روبرو هستیم؟