کیا مشاوره قبل ازدواج رفتن
در مطلب امروز می خواهیم نقد و بررسی داشته باشیم به کامنتهای درج شده در تاپیک کیا مشاوره پیش از ازدواج رفتن در نی نی سایت.
این موضوع از این جهت مهم است که برخی اطلاعات درج شده در کامنتها جای نقد دارد.
با توجه به اینکه برخی خواننده های این سایت پربازدید ممکن است تحت تاثیر کامنتها تصمیم بگیرند، لازم است اطلاعاتی را در اختیار این دسته از خواننده ها بگذاریم.
کاربری در گذاشتن نظری معتقده که:
خوبی مشاوره اینه کلا یه شناختی از خودتون هم پیدا میکنین
و مثلا جاهایی که لب مرزین و باید مراقب باشین مثل استرس و اینا بهتون گوشزد میکنه
چند نکته در این کامنت هست
یکی اینکه شاید خواننده بگوید من که خودم را می شناسم، چه اطلاعات دیگری قرار است در مورد خودم به من بدهند!؟
یا کی بهتر از خودش ، خودش را می شناسد!؟
یک باور رایج که معمولا غلط از آب در می آید این است که افراد فکر می کنند خود را خوب می شناسند!
ولی بعد از ازدواج با گردنی کج می آیند پیش مشاور و تازه می فهمند هیچ شناختی نداشته اند
و در رابطه ای که بودند و با بازخوردهایی که از همسر گرفته اند تازه به شک افتاده و به فکر فرو رفته اند که آیا چنین شخصیتی هستند یا نه؟
بارها در جلسات زوج درمانی دیده ام که وقتی همسران به هم بازخورد می دهند، مثلا می گویند:
ببین علی من بارها دیدم تو وقتی کسی بهت فلان مدل حرف می زنی تو فلان حالت را به خود می گیری!
و بعد علی می گوید:
اااا مطمئنی؟
این یک مثال ساده است و احتمالا چنین جمله ای برایتان آشناست
و درست است ؛
خودشناسی
ما در روابط خودمان را بهتر می شناسیم
ولی با قاطعیت می نشینند جلو مشاور خانواده و از شناخت دقیق خود حرف می زنند.
جمله معروف بعدی هم این است که هیچ کس بهتر از خودش، خود را نمی شناسد!
خیر؛ این هم از آن حرفهای خنده دار است.
زمانی خودمان را خوب می شناسیم که واقعاً حاوی اطلاعات باشیم.
این اطلاعات از بازخوردهای دیگران بدست می آید
از بازخوردهای خانواده و تحلیل شخصیت و نوع تربیت بدست می آید
از آزمونهای شخصیت که مراکز مشاوره دارند بدست می آید که در زمینه شغل و ازدواج استفاده می شود.
از همه مهمتر همان بازخوردها و اینکه آدم بخواهد خود را تحلیل کند.
ذوق درون نگری داشته باشد
برایش مهم باشد که من امروز چه احساسی را تجربه کردم! چرا؟ چی دیدم!؟ چه حالتی در من ایجاد شد؟
من زورم آمد…
چرا؟ چی دیدم؟
آیا صفتی آزاردهنده است که خودم را اذیت می کنم؟ یا حق می دهم به خودم؟(حتی احساسهاس مثبت هم به همین شکل)
و بسیاری سوالها…
بنابراین این دو تا جمله بیشتر شعاری استفاده می شود.
هستند افرادی که به دلیل طلاق و مشکلات ارتباطی تجربه هایی در مورد شناخت خود دارند. به هر حال خودشناسی اهمیت زیادی دارد.
استرس را چطور ببینیم؟
نکته بعدی تاپیک کیا مشاوره پیش از ازدواج رفتن ، و در کامنت فوق اشاره به لب مرز بودن و زوجها و آشکار شدن استرس هاست.
شاید برخی بگویند که ما خودمان دیگر این را می فهمیم که استرس داریم یا نداریم.
اما در آزمونهای شخصیت متوجه داستان استرس و اضطراب ها می شویم.
برخی فکر می کنند خونسرد هستند اما در آزمونهای قبل ازدواج با شخصیتی مواجه می شویم که اعتماد به نفس کامل ندارند، از کاری که می کنند راضی نیستند و تمایل به محکم کاری و تکرار دارند و ذهنشنان به راحتی خلاص نمی شود.
یک جور احساس ترس از کم گذاشتن
این حالتها در شخصیت استرس و نگرانی می آورد.
پس استرس فقط هول شدن، تپش قلب، عرق کردن کف دست و تنگی نفس نیست.
یا یک شخصیت در تحلیل آزمونهای قبل ازدواج شخصیت جدی است، نیاز به تفریح کمتری احساس می کند.
خیلی جدی و سخت به مسائل نگاه می کند، کمتر می تواند شوخ طبع باشد.
چنین فردی می تواند مستعد اضطراب و افسردگی باشد.
به دلیل اینکه غالباً تحت تاثیر اتفاقات جامعه، مشکلات اقتصادی و غیره نگاه بیش از حد واقع بینانه پیدا می کند.
به هر حال منظور از این توضیحات این است که نمی شود ساده به استرس ها نگاه کرد.
باید دید ما از چه جایی ممکن است آسیب پذیر باشیم و دچار این مسائل شویم.
لذا، مشاوره قبل ازدواج کمک می کند تا این مشکلات آشکار شود.
چون شخصیت تحلیل می شود.
مشاوره ازدواج دوم
کامنت بعدی در تاپیک کیا مشاوره پیش از ازدواج رفتن این است:
من می خوام ازدواج کنم برای بار دوم یه بار عقد کردم زیاد موفق نبوده الان چشم خیلی ترسیده میشه یه دکتر خوب بهم معرفی کنید خواهشا
توصیه می شود کسانی که قصد ازدواج دوم را دارند مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرند.
قبلا در بخش بلاگ همین سایت خصوص مشاوره ازدواج مجدد صحبت کردیم.
ترس تا حدی که هشیارانه عمل کنیم خوب است
نه ترسی که ما را شدیداً اجتنابی کند یعنی به جای مواجهه در لاک خودمان فرو رویم و از موقعیتها فرار کنیم.
کاربری دیگر نظر داده که :