آیا مردها در روابط خود منفعل هستند؟

آیا مردها در روابط خود منفعل هستند؟

آیا مردها در روابط خود منفعل هستند؟

منفعل بودن همیشه مشکل نیست، اما راه حل بدی است! این مطلب را اختصاص دادیم به این موضوع که آیا مردها در روابط خود منفعل هستند؟ اما چه روابطی؟

موضوع این بحث احتصاص دارد به گله هایی که خانم ها از همسرانشان در مورد رسیدگی مسائل پیرامون خانواده دارند.

همسرم وقتی به خانه می آید برای بچه ها وقت نمی گذارد؛ یا برای آنها وقت می گذارد ولی به من توجه نمی کند؛

همش خواب است یا سرش تو گوشی است.

در مورد رابطه جنسی همش خسته است.

یا بر عکس برای رابطه جنسی آماده ست اما وقتی پای مسائل خانواده به میان می آید بی حوصلگی نشان می دهد؛

نمی توانم در مورد مادرش یا برادرش حرف  بزنم؛

پس چرا ازدواج کرده!؟ مگر این روزها را نمی دید؟

چرا نسبت به رفتارهای خانواده اش پاسخ گو نیست؟

یک گله ی همیشگی از طرف خانم ها این است که همسرشان منفعل است، شروع کننده ی تغییر نیست، تمایلی نشان نمی دهد در حالی که باید برای رسیدگی به مسئولیت ها قدم فعالانه ای بردارد.

نکته جالب این است که برخلاف این شکایت ها، همین مردها اغلب در شغل خود بسیار فعال هستند! قوی صحبت می کنند و قاطع اند.

پس مشکل کجاست؟

چه عواملی باعث می شود چنین شکایتهایی ابراز شود؟

وقتی این شکایتها مدام در جلسات مرکز مشاوره خانواده مطرح می شود حتما موضوعی در کار است و می تواند نشان دهنده انفعال باشد

(البته باید توجه داشت انفعال به دلایل زیر اتفاق می افتد)

اما چرا این اتفاق رخ می دهد؟

استرسهای روزمره

استرسهایی که در شغل و سایر بخش های زندگی وجود دارد که باعث می شود مرد ترجیح دهد دغدغه های همسرش را در خصوص خانواده اش جدی نبیند یا حتی توان مواجهه با این تنشها را پس از پایان ساعت کاری نداشته باشد.

تصور مواجه با دغدغه هایی که گویی تمامی ندارد و به دنبال این موضوع، واکنش هایی مثل کوچک کردن این دغدغه ها، اهمیت ندادن، حوصله نداشتن و گارد گرفتن اتفاق می افتد.

یا فرار و پناه بردن به سیگار و قهوه خانه در جمع دوستان ، به جای رسیدگی به مشکل(می تواند برخی از این رفتارها نشان از استرس یا افسردگی باشد)

اصولا این که چرا مادرت/برادرت چنبن گفت و چنان رفتار کرد، اصلا برای برخی مردها موضوعی نیست که اهمیت داشته باشد!

شاید جواب بدهند که اگر روی خوش به این شکایت خانم ها نشان بدهند، تمامی نخواهد داشت!

پاسخ این است که خب مگر مشکلات شغلی و مالی تمامی دارد!؟ با آنها چطور برخورد می کنید؟

بی حوصلگی نشان می دهید؟ قاعدتاً نـــه

تفاوتهای جنسیتی و کلیشه های سنتی و افکار اشتباه

مثل اینکه “به ما مردها یاد داده اند صبور باشیم”؛ در واقع اشتباه در برداشت این جمله باعث حالت انفعال می شود؛ مثل سکوت در جایی که می توان واکنش نشان داد و قاطع بود.

ترس از اینکه مرد را زن ذلیل بخوانند

یا خانمها همش غر می زنند؛ اینها غر است و مشکل نیست.

خانمها می خواهند مرد را از خانواده اش جدا کنند.

مشکلات روانشناختی و ویژگی های شخصیتی

مثل ترس و اضطراب، عدم اعتماد به نفس، سوابق اعتیاد و مشکلات متعاقب آن، انتقادپذیر نبودن، نداشتن مهارت نه گفتن به دلایل مختلف مثل ترس از طرد شدن یا نگرانی از واکنش خانواده و دوستان

برخی ویژگی های شخصیتی منجر به اجتناب از تعارض و بحث می شود؛

مثل میزان وابستگی و عدم استقلال از خانواده مبدا؛

شخصیت تدافعی داشتن، جایگاه و اهمیت فرزندان در خانواده مبدا

رفتارهای دوگانه

یعنی چه؟ یعنی مرد در خانواده ای بزرگ شده که مثلا وابسته بار آمده اما در محیط کار و جمع دوستان از شهامت و استقلال دم می زند؛

همسر چنین فردی شکایت می کند تو که اینقدر خوب برای دیگران نسخه می پیچی، چرا در مورد خودت نسبت به اعضای خانواده اعمال نمی کنی!؟

مشکل اینجاست که ما در دوران آشنایی(قبل ازدواج)با یک چهره ای از نامزدمان آشنا می شویم که بعد از ازدواج گاهاً چهره دیگری می بینیم.

یعنی با نقش و جایگاه او در خانواده اش تازه آشنا می شویم و گاهاً هضم تفاوتها برایمان دشوار است.

این انتظارات به خصوص زمانی که شریک زندگی به صورت پاره وقت کار می کند یا در خانه می ماند تا از بچه ها مراقبت کند، می تواند مشکلاتی ایجاد کند.

تجربه بیشتر همسران نسان داده اگر هر دوی آنها به صورت تمام وقت کار کنند، میزان شکایتها کمتر می شود یا احتمال مدیریت و حل ، بیشتر است

ظاهراً همدلی اتفاق می افتد.

چون هر دو سر کار هستند و دقیقاً می توانند حس و حال همدیگر را درک کنند

البته امکان تعارض همچنان وجود دارد در صورتی که همسران مدیریت کار و خانه را نداشته باشند یا پای همان انتظارات سنتی در میان باشد مثل اینکه زن باید خانه داری و بچه داری کند نه کار بیرون از منزل

تفاوت نقش و شخصیت

در بحث آیا مردها در روابط خود منفعل هستند؟ گاهی شرایط شغلی، وجود یک کارفرمای سخت گیر، نیاز اقتصادی و عوامل دیگر، سبب شود مردها نقشی را داشته باشند که چندان با روحیات آنها جفت و جور نباشد.

مثلا به دلیل اضطراب، پرخاشگرانه و تند و تیز رفتار کنند.

اما در دیگر روابط غیر کاری، منفعل باشند.

مردان چه می گویند؟

من تمام روز را سخت کار می کنم، باید به فکر چکها و بدهی هایم باشم؛

در عین حال همسرم بیرون در حال خرید، مدام از این فروشگاه به آن فروشگاه ، کارت می کشد و پیام کم شدن مبلغ از حساب می آید، شکایتی ندارم چون برای زندگی خرج می کند، حق دارد؛

اما بالاخره باید درآمدی هم باشد؛

مثل بعضیها مدام کارت هدیه نداریم که مرتب از آن استفاده کنیم.

مشکلات را هم که گفتند بگذار پشت در، این جمله هم دیگر کاربردی ندارد؛

چون در هر صورت استرسها خودش را نشان می دهد.

و وقتی به خانه می آیم، می خواهم آرامش داشته باشم. اما تازه نوبت به صحبت در مورد رفتار اعضای خانواده ام می شود

در چنین توصیفی وقتی زمان رسیدگی به انتظارات خانوادگی مطرح می شود مرد احساس می کند که مسائل تمامی ندارد. گاهی بیرحمانه نقد، طرد یا کنترل می شود.

و خلاصه نمی تواند برای خودش زندگی کند، همش برای خانواده است و هیچ وقت تمامی ندارد.

نتیجه این می شود که به سادگی دست از تلاش می کشد.

چنین روابطی از تعادل خارج شده است؛ یا در معرض خارج شدن از تعادل است. پیش بینی می شود با شرایط فعلی در جامعه ایران، این مشکلات بیشتر شود.

تنوعی از موارد بالا که در آن فرد احساس می کند آنچه را که نیاز دارد، به دست نمی آورد، محبت بیشتر، استراحت و توجه بیشتر

و موجب اجتناب از درگیری یا ترس از مواجه شدن با مشکلات خانوادگی و بحثها می شود.

همه اینها می تواند موجب واکنش های منفعلانه شود.

تغییر الگو

اگر مشکل در مورد نقش ها، ارزش ها و انتظارات است، همسران باید با کمک متخصص زوج درمانگر به سمت سازش برد – برد بروند

یعنی هر کدام از آن ها تغییرِ لازم را در این بخش بپذیرد ، الگوهای قدیمی را رها کنند و مایل به تغییر باشند.

نکته دوم؛ این متن را فقط همسران نخوانند بلکه کسانی که قصد ازدواج دارند مطالعه کنند، لازم است حساب کار دستشان بیاید و خود را آماده کنند!

ارزیابی روحیه و سلامت جسمانی و روانی خود به صورت سالانه

خیلی ضروریه سالانه خودمان را مورد ارزیابی قرار دهیم گاهی یک پرسشنامه ساده مثل پرسشنامه سلامت عمومی و حتی چکاپهای پزشکی می تواند ما را از وجود نشانه های بیماری با خبر کند.

خیلی از ما و حتی مردها ممکن است متوجه نشوند که نشانه هایی مثل خلق تحریک پذیر و پرخاشگری می تواند نشانگر افسردگی باشد.

توجه به میزان انتقادات و درخواستها و نحوه و زمان مطرح کردن آن

بسیاری از ما متاسفانه گاهی درپیچ و خم گرفتاری های شخصی، شغلی و خانوادگی می مانیم.

خانمها در مورد نحوه برخورد با این حجم از مشکلات می بایست به زمان بحث و گفتگو، میزان مطرح کردن خواسته ها، نحوه بیان انتقادها توجه کنند.

از طرفی زود قضاوت نکنند.

خود را جای نفر مقابل بگذارند تا بهتر بتوانند شرایط را درک کنند(البته دو طرفه است)

همه ما خسته هستیم و فقط خود ما هستیم که می توانیم خستگی را از تن و روح و روان همدیگر بیرون کنیم.

 

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

3 × 4 =

Instagram
Call Now Button