روشهای اشتباه ارتباطی همسران

یکی از روشهای اشتباه ارتباطی همسران رفتارهایی است که عموماً زوجها از آن استفاده می کنند و اگر به دام این روشها بیفتند نه تنها به سختی می توانند خارج شوند بلکه خلق و روحیه شان هم افسرده می شود.

و در چنین حالتی امکان اینکه ذهن انعطاف پذیر برخورد کند بسیار ضعیف است.

ما چطور به جای مواجهه با مسائل ، از روش اجتناب کردن استفاده می کنیم!؟

می دانیم که آدمها استاد استفاده از روشهای اجتنابی هستند، سکوت، دیر آمدن به منزل، استفاده از مشروبات الکلی، سیگار، پرت کردن حواس به موضوعهای مختلف ، همه از روشهای رایجی هستند که ما آدمها زمانی که تحت فشار روانی قرار  می گیریم استفاده می کنیم.

در این مطلب می خواهیم به همبن موضوع یعنی اجتناب کردن به جای مواجهه که بسیاری از ما استاد آن هستیم بپردازیم.

روش های فوق ، ما را موقتاً از شر احساسات ناخوشایند خلاص می کند.

اما چقدر می توانیم از این روشها استفاده کنیم؟

همسرمان در مورد این روشها چه نظری دارد؟

در بحث روشهای اشتباه ارتباطی همسران باید بگوییم که مشکل از اینجا شروع می شود که یکی از همسران از موضوعی گله می کند که از دیدگاه نفر مقابل، پاسخ داده شده ولی چرا او همچنان و هر از گاهی گله می کند خدا می داند.

حال تصمیم گرفته می شود یکی از واکنشهای فوق را انجام دهیم.

موضوع اینقدر ساده نیست

در این مثال پر از شکایت است که همسران ارائه می دهند.

بسیار من به عنوان زوج درمانگر از مردان در مرکز مشاوره و جلسات مشاوره شنیده ام که دیرتر می آیم خانه که دوباره همان گله های همیشگی را نشنوم…

دلم به مشروب خوشه چون برام خیلی از مسائل بی اهمیت می شود.

و دیگر فکر نمی کنم.

خب پس چرا مراجعان سر از جلسات زوج درمانی در می آورند؟

چون از جایی به بعد، دیگر این روشها که به اعتقاد من روشهای اشتباه ارتباطی همسران است جواب نمی دهد.

عقب نشینی ، استراتژی غلط

همه این روشها استراتژیهای اشتباه در روابط همسران است

شاید برخی تصور کنند که بروند مشروب بخورند یا با دوستان خودشان دور هم قلیون بکشند ، حال و هوایشان عوض می شود.

اما چیزی که ما در کلینیک و در جلسات زوج درمانی شاهد هستیم این است که پس از این لحظات به ظاهر خوشایند که شاید ذهنمان استراحت می کند و از موضوع نامطلوب یا رفتار نامطلوب همسر فاصله می گیرد دوباره می بینیم که آش همان آش و کاسه همان کاسه است.

حتی بارها شاهد بودیم که همسران گفتند که وقتی پس از این تفریح یا فرار یا اجتناب دوباره وارد همان محیط و ارتباط می شوند، حس و حال شان را از دست می دهند.

چون به باور من ذهنشان شروع می کند به غر زدن با خودشان!:

دوباره اومدم خونه…

الان میگه کجا بودی…

الان چهار تا تیکه بارم می کنه….

الان از لج میره دو ساعت به رفیقش زنگ می زنه…

چرا این اتفاق می افتد؟ چون ذهن عاشق وراجی است.

و زمانی که مساله به همسرمان مربوط می شود، ذهنمان به گله و شکایت بسیار سریع عمل می کند

ذهن هیچ چیز را بیشتر از این دوست ندارد که ما را به عقب برگرداند و آزارمان دهد.

با ذهن آزارگر چه کنیم؟

بله، ذهن آزارگر است! هر چقدر که مفید باشد اما هر اندازه که از وراجی اش بگویم باز هم کم است.

ما بر حسب عادت در تله ذهنمان به دام می افتیم و تمام توجه خود را معطوف به ذهن خوانی ها می کنیم و عملا شبیه یک آدم خسته و درمانده می شویم.

چون به اعماق ذهنتان عقب نشینی کردین و در میان انبوه افکار و ذهن خوانی ها غرق شدین.

هر چه قدر در این حالت بیشتر بمانید، بیشتر احتمال دارد از همسرتان دلزده بشوید.

جایی که همش قضاوت، انتقاد، گله و شکایت وجود داشته باشد، دیگر نمی توانید همسرتان را همانطور که هست ببینید.

بنابراین لازم است در خصوص مسائل موجود حتما گفتگو کنید.