یک بحث جالب درباره کمرویی
آیا فرزند شما هم خجالتی به دنیا آمد! در این مطلب می خواهیم به یک بحث جالب درباره کمرویی بپردازیم . روانشناسان دیدگاه های جدیدی در مورد علل و اثرات کمرویی دوران کودکی دارند.
برخی از کودکان از ایستادن در مقابل دانش آموزان کلاس برای نشان دادن لاک پشت خانگی یا نشان دادن کاردستی خود و توضیح درباره آن لذت زیادی می برند.
اما برای یک کودک خجالتی ممکن است این کار بدترین کابوس آن ها باشد.
برای کودکان خجالتی، هر جشن تولد و رفتن به پارک و زمین بازی ممکن است مملو از نگرانی باشد.
خبر خوب: بیشتر کودکانی که از نظر اجتماعی چنین مشکلی را دارند می توانند به بزرگسالانی تبدیل می شوند که بتوانند در یک جلسه کاری صحبت کنند یا در یک مهمانی بدون ترس و وحشت شرکت کنند.
پیامدهای کمرویی
با این حال کمرویی دوران کودکی معایبی از جمله افزایش خطر اضطراب اجتماعی دارد.
روانشناسان در مورد عواملی که تعیین می کنند کودک در طیف خجالتی قرار می گیرد، به نتایج بیشتری می رسند
با این حال در صدد یافتن راه هایی برای جلوگیری از تبدیل “خجالت” به یک “شکست” هستند.
به نظر می رسد معنی جمله فوق این است که یک نگرانی وجود دارد که خجالتی بودن تبدیل به احساس شکست شود.
به خصوص اگر با اضطراب اجتماعی همراه شود
از نظر مترجم محدوده سنی این خطر اواخر کودکی و اوایل بزرگسالی است.
کمرویی یا درونگرایی
هنگام توصیف خلق و خوی کودکان، والدین و معلمان یا دیگر اطرافیان اغلب از برچسبهایی مثل “خجالتی” و گوشه گیر یا درونگرا استفاده می کنند. یا متعجبانه می گویند “این بچه چرا ارتباط نمی گیره” “چشه”؟
اما دانشمندان روش خاص خود را برای تعریف این اصطلاح دارند.
برچسب های فوق کاملا مشابه درونگرایی نیست.
کودکان درونگرا از صرف زمان به تنهایی، شادتر هستند تا اینکه در یک بازی گروهی شرکت کنند.
اما کودکانی که کمرو هستند تمایل به تعامل اجتماعی دارند. مشکل این است که این تعاملات نیز منبع استرس است.
بررسی کمرویی در پژوهشهای انجام شده
پرز-ادگار توضیح میدهد که در اوایل چهار ماهگی، برخی از نوزادان به محرکهای جدید واکنشهای قوی نشان میدهند.
در حالی که بیشتر نوزادان ممکن است در پاسخ به یک اسباببازی جدید موسیقی خیره شوند یا با صدا واکنش نشان دهند،
تعداد انگشت شماری با نشانههای ناراحتی واکنش نشان میدهند، پشت خود را خم می کنند و گریه سر می دهند.
این نوزادان بیشتر به بچه های خجالتی کلاس تبدیل می شوند.
او میگوید: «به مرور زمان حساسیت به تازگی محرکها و وسایل جدید به سمت حساسیت به تازگی اجتماعی و روابط جدید هدایت میشود.
این حساسیت چیز بدی نیست.
کارشناسانی که استرسِ کمرویی را مطالعه میکنند، بر این باورند که هیچ مشکلی در مورد محتاط بودن در موقعیتهای اجتماعی وجود ندارد.
کوپلان می گوید که جامعه انسانی نیاز به داشتن آدمهایی در سراسر طیف هیجانی دارد.
او میگوید: «خوب است که برخی افراد محتاطتر باشند و با تهدیدات محیطی هماهنگتر باشند.
مترجم معتقد است که منظور نویسنده مقاله این است که نباید لزوماً محتاط بودن را بد دانست و نشانه نقطه ضعف فرزندمان بدانیم.
کند بودن یا محتاط بودن در ایجاد آمادگی برای روابط اجتماعی نیز ممکن است یک مزیت اجتماعی هم باشد.
با این حال کمرویی می تواند جنبه های منفی داشته باشد.
کمرویی و روابط اجتماعی
کوپلان خاطرنشان می کند، جای تعجب نیست که بچه های خجالتی معمولا زمان کمتری را صرف بازی با بچه های دیگر می کنند.
در حالی که روابط همسالان برای توسعه مهارت های اجتماعی و ارتباطی مهم است.
او میگوید: «بچهها چیزهایی را از همسالانشان یاد میگیرند، که از جایی دیگر و از تنهایی خود یاد نمیگیرند. “اگر کودکان کمرو به همسالانشان ملحق نشوند، ممکن است برخی از چیزهای خوب را از دست بدهند.”
اما بچههای خجالتی ممکن است وقتی با بچههای دیگر معاشرت میکنند بیشتر مستعد تجربههای منفی باشند.
زیرا همسالان غیر خجالتی ممکن است خجالتی بودن آنها را غیر دوستانه و به سردی تفسیر می کنند.
این درک اشتباه، می تواند به تمایل کودکان کمرو برای پیوستن به گروه های اجتماعی لطمه بزند.
از جمله فوق می توان فهمید که ما(معلم، مربی و مشاور) باید در رفع این سوءتفاهم تلاش کنیم.
کوپلان میگوید: «گاهی اوقات کودکان کمرو توسط کودکان دیگر طرد میشوند و میتوانند هدف آسانی برای قلدری باشند.»
اما اضطراب ممکن است بزرگترین خطر برای کودکان خجالتی باشد.
پرز-ادگار میگوید در حالی که بیشتر بچههای خجالتی به بزرگسالانی سازگار تبدیل میشوند، 30 تا 40 درصد از کودکان بسیار خجالتی دچار اضطراب اجتماعی میشوند – خطری چهار برابر بیشتر از حد متوسط.
کمرویی، اضطراب و خطر اعتیاد!
اضطراب زیاد می تواند آنها را در معرض خطر مشکلات دیگری از جمله افسردگی و سوء مصرف مواد قرار دهد.
شاید کمی غیر منطقی به نظر برسد، زیرا بچه های ساکت و کمرو دقیقاً به عنوان جویندگان هیجان در نظر گرفته نمی شوند.
پرز-ادگار می گوید: نوجوانان مضطرب و کمرو ممکن است به مواد مخدر و الکل به عنوان تسهیل کننده روابط اجتماعی روی بیاورند.
هندرسون میگوید خوشبختانه اکثر بچهها در طول زمان روشهای سالمتری برای مدیریت کمروییشان یاد میگیرند.
او میگوید: «ما به ندرت میبینیم که یک کودک نوپای کمرو به سرحالترین بزرگسال تبدیل شود.
اما بسیاری از آنها خیلی خجالتی نمی مانند.
آنها هنوز هم این واکنش ها را دارند، اما با گذشت زمان و تجربه یاد می گیرند که این احساسات را تنظیم کنند.”
پس به بزرگسالی آنها می توان خوش بین بود.
در یک مطالعه اخیر، دکتر کریستینا کولنسی، روانشناس دانشگاه آمستردام و همکارانش از کودکان 2 ساله خواستند که صداهای حیوانات را در مقابل غریبه ها تقلید کنند.
آن ها عملکرد یک گروه از کودکان را در طول اجرا مثبت ارزیابی کردند (در حالی که با حالتی عصبی صورتشان را لمس می کردند یا نگاهشان را منحرف می کردند لبخند می زدند)
و گروهی دیگر را منفی ارزیابی کردند (رفتارهای بدون لبخند داشتند)
این متخصصان دریافتند کودکان گروه دوم که خجالتی بودن را بیشتر نشان میدهند، مضطربتر هستند.
نویسندگان پیشنهاد میکنند که علاوه بر انجام یک فعالیت اجتماعی، یادگیری ابراز کمرویی به روشهای مثبت به کودکان کمک میکند تا اضطراب خود را تنظیم کنند (ژورنال شخصیت و روانشناسی اجتماعی، 2014).
کمرویی در مغز
برای درک اینکه چگونه برخی از کودکان با موفقیت کمرویی خود را تنظیم می کنند، روانشناسان نگاه دقیق تری به آنچه در مغز کودک کمرو می افتد، دارند.
از جمله کریستی ولف، دکترای روانشناس که به یک بحث جالب درباره کمرویی پرداخته است.
ولف و همکارانش در حین مطالعه حافظه فعال متوجه شدند که بچه های خجالتی نسبت به همسالان برون گرای خود کمی بدتر عمل می کنند.
او معتقد است کمرویی ممکن است نیروی مغزی را به عاریت بگیرد که بهتر است برای حل مشکلات صرف شود.
ولف توضیح می دهد: ما ظرفیت حافظه کاری محدودی داریم.
در حالی که بخشی از مغز کودک کمرو به سختی روی یک فعالیت [شناختی مثل یادگیری] کار می کند، بخشی دیگر نگران ارزیابی شدن است.
پس ، توجه آنها تقسیم شده است.
و این یعنی کارایی کودک کمرو را در یادگیری و حافظه کاهش می دهد.
آزمایشگاه های دیگر نیز به بررسی زیست شناسی عصبی کمرویی پرداختند.
پرز ادگار در مطالعات مختلف طی چندین سال، مغز بیش از 100 نوجوان خجالتی را اسکن کرده است.
او دریافته است که واکنش آمیگدال در کودکان خجالتی، چه اضطراب داشته باشند یا صرفاً کمرو باشد، مشابه به نظر می رسد.
به عبارت دیگر، کودکانی که عاری از اضطراب و در عین حال خجالتی هستند، هنوز آن واکنش سختگیرانه به موقعیتهای جدید اجتماعی را تجربه می کنند.
اما بچههایی که این مشکل را ندارند بهتر میتوانند این واکنش اولیه را تنظیم کنند.
کمروها به تهدیدات بیش از دیگران حساسند
پرز-ادگار و همکارانش سوگیری های توجه را در میان نوجوانانی که در نوزادی کمرو بودند، بررسی کرده اند.
آنها دریافتند کسانی که به محرکهای تهدیدکننده توجه بیشتری نشان میدهند، مانند تصاویر چهرههای خشمگین، از نظر اجتماعی نسبت به کسانی که در محیط خود به تهدیدها توجهی نداشتند، گوشهگیرتر بودند
او میگوید: «اگر نسبت به چیزهایی که بهعنوان تهدیدکننده تصور میکنیم حساسبت داشته باشیم، محیط را تهدیدکننده میبینیم».
کمک به چنین کودکانی که یاد بگیرند توجه خود را به دور از تهدیدها متمرکز کنند، ممکن است به آنها کمک کند تا رفتارهای خود را تغییر دهند – و شاید حتی مکانیسم های بیولوژیکی زیربنایی را که آنها را در معرض خطر اضطراب قرار می دهد، تغییر دهد.
تجربه مهم است
توجه تنها یکی از تأثیراتی است که به ترسیم مسیر آینده یک کودک کمرو کمک می کند.
یک بحث جالب درباره کمرویی این هست که در حالی که بذر کمرویی ممکن است بیولوژیکی باشد، عوامل محیطی نیز تأثیر گذار است.
والدین نگران ممکن است از قرار دادن کودکان خجالتی خود در موقعیت هایی که آن ها را ناراحت می کند، اجتناب کنند.
اما آواز خواندن در کلاس موسیقی و بازی در جشن تولد همکلاسی ها به کودکان کمک می کند تا یاد بگیرند چگونه با این موقعیت های ناراحت کننده کنار بیایند.
هنگامی که والدین بیش از حد مراقب هستند، کودکان فرصت های تمرین تنظیم احساسات خجالتی را از دست می دهند و خطر اضطراب را افزایش می یابد.
هندرسون می گوید: ” وقتی شما به کودکی نگاه می کنید که احساس خجالت می کند، اولین کاری که می خواهید انجام دهید این است که از او محافظت کنید.”
ترفند والدین این است که کمی عقب نشینی کنند، حمایت کنند اما باید اجازه دهند کودک گام های کوچکی برای انجام کارها به تنهایی بردارد.
برخوردهای اجتماعی اولیه نیز مهم هستند. هندرسون میگوید، مطالعات نشان دادهاند که کودکان خجالتی که زود به مهدکودک میروند، نسبت به کسانی که با والدین یا پرستار بچهشان در خانه میمانند، کمتر مضطرب هستند.
شواهد دیگر نشان می دهد که داشتن تنها یک دوست خوب می تواند تفاوت بزرگی برای یک کودک کمرو ایجاد کند.
او می گوید: «تجربه واقعاً مهم است»
محققان هنوز در حال بررسی این موضوع هستند که کدام تجربه ها برای کمک به رشد کودکان خجالتی مهم تر است. اما در عین حال، آن ها تاکید می کنند که خجالتی بودن یک اختلال نیست
فراموش نکنیم که ” در محیط مناسب، همه این کودکان می توانند رشد کنند.”
منبع:
Born bashful(2014).Kirsten Weir.November 2014, Vol 45, No. 10. American psychological association